منصور امان
اگر میان برقراری حُکومت نظامی اعلام نشده و مصاحبه وزیر اطلاعات رابطه ای بوده باشد، بدینگونه که این دو رویداد، اجزای یک سناریو را تشکیل می داده اند، بنابراین باید گفت سناریوی مزبور در آخرین لحظات با به جا گُذاشتن خسارات سنگین بر هم خورده است.
فاکتهایی که گُمانه همداستانی شوی تلویزیونی حُجت الاسلام مُصلحی و آرایش جنگی نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابانهای تهران را پُشتیبانی می کند، قوی تر از آن است که بتوان آنها را نادیده گرفت.
از میانه ی روز، ابزارهای رسانه ای "نظام" به طور سراسری و به گونه غیرعادی به تبلیغ حُضور شبانه وزیر اطلاعات در صدا وسیما پرداختند. بُزُرگنمایی مُصاحبه این مقام امنیتی که در وسایل تبلیغاتی حُکومت حُضوری نزدیک به دایمی دارد و از این زاویه، رویداد تازه ای به شمار نمی رود، با "اسناد مُهم" ی که گویا وی قرار بود "افشا" کند، توجیه می شد.
ساعاتی پس از آغاز حرکت برای زمینه سازی روانی جامعه و مُخاطبان، هزاران فرد مُسلح در سطح شهر تهران چیده شدند. اونیفورمها و تسلیحات و تدارُکات گوناگون این افراد، نشان از گردآوری تمام استعداد نظامی – امنیتی حُکومت از لایه ها و دستگاه های مُختلف سرکوب داشت.
هر گاه "نظام" (همچون 25 بهمن یا 1 اسفند) در واکُنش به اعتراضات از پیش اعلام شده، به بسیج سراسری نیروهای خود در سطح دستگاه روی آورده و این حجم از نیرو را به خیابان ریخته بود، در این صورت این لشکرکشی نیز امری غیر معمول به حساب نمی آمد. بنابراین، با توجه به آنکه روز گُذشته قراری مبنی بر شکل گیری احتمالی اعتراضها وجود نداشت، حرکت مزبور نیز فقط می توانست با یک رویداد مُهم دیگر در ارتباط باشد. بُلندگوهای حُکومتی پیشتر با تمرکُز فوق العاده، این رویداد را نمایش تلویزیونی آقای مُصلحی اعلام کرده بودند.
اما آنچه که وزیر اطلاعات در شوی خود عرضه داشت، به هیچ عُنوان با سطح این تدارُکات همخوانی نداشت؛ بیشتر از همه به این دلیل که نه از نظر اطلاعاتی که وی "افشا" کرد و نه از حیث نتیجه ای که از آن گرفت، پیامد بی واسطه ای برای نُقاط مورد حمله اش در بر ندارد. به بیان دیگر، آقای مُصلحی که چنین می نماید برای روشن کردن چراغ سبز به روی اقدامات حذفی گُسترده در "بالا" به پُشت دوربین فرستاده شده بود، در میانه راه ناچار به قیچی سیم برق شد و به همراه وی، موتور سوارهای حاضر در خیابان که برای اجرایی کردن این سیاست و حمایت از آن به خط شده بودند، ناگهان به سطح بازیگران یک سیرک درهم ریخته کاهش مقام یافتند.
هر کس یا باندی که روز پنجشنبه توانست سوت عقب نشینی را به گونه مُوفقی به صدا درآورد، یک نُکته کلیدی که بر فراز این رویداد قرار گرفته را نیز یادآور شد و آن اینکه نیروهای نظامی مُشخصی که در تهران برای اجرای این سناریو مُستقر شدند را کُنترُل نمی کند.
به همان اندازه که روشن نیست چه هزینه ای و با کُدام میزان خسارت برای کشیدن این نیروها به عقب پرداخته شده، موضوع توان و کفایت نیرو برای پرداخت هزینه دور بعدی به حرکت آمدن موتوریزه شده ها نیز در ابهام قرار دارد.
فاکتهایی که گُمانه همداستانی شوی تلویزیونی حُجت الاسلام مُصلحی و آرایش جنگی نیروهای نظامی و شبه نظامی در خیابانهای تهران را پُشتیبانی می کند، قوی تر از آن است که بتوان آنها را نادیده گرفت.
از میانه ی روز، ابزارهای رسانه ای "نظام" به طور سراسری و به گونه غیرعادی به تبلیغ حُضور شبانه وزیر اطلاعات در صدا وسیما پرداختند. بُزُرگنمایی مُصاحبه این مقام امنیتی که در وسایل تبلیغاتی حُکومت حُضوری نزدیک به دایمی دارد و از این زاویه، رویداد تازه ای به شمار نمی رود، با "اسناد مُهم" ی که گویا وی قرار بود "افشا" کند، توجیه می شد.
ساعاتی پس از آغاز حرکت برای زمینه سازی روانی جامعه و مُخاطبان، هزاران فرد مُسلح در سطح شهر تهران چیده شدند. اونیفورمها و تسلیحات و تدارُکات گوناگون این افراد، نشان از گردآوری تمام استعداد نظامی – امنیتی حُکومت از لایه ها و دستگاه های مُختلف سرکوب داشت.
هر گاه "نظام" (همچون 25 بهمن یا 1 اسفند) در واکُنش به اعتراضات از پیش اعلام شده، به بسیج سراسری نیروهای خود در سطح دستگاه روی آورده و این حجم از نیرو را به خیابان ریخته بود، در این صورت این لشکرکشی نیز امری غیر معمول به حساب نمی آمد. بنابراین، با توجه به آنکه روز گُذشته قراری مبنی بر شکل گیری احتمالی اعتراضها وجود نداشت، حرکت مزبور نیز فقط می توانست با یک رویداد مُهم دیگر در ارتباط باشد. بُلندگوهای حُکومتی پیشتر با تمرکُز فوق العاده، این رویداد را نمایش تلویزیونی آقای مُصلحی اعلام کرده بودند.
اما آنچه که وزیر اطلاعات در شوی خود عرضه داشت، به هیچ عُنوان با سطح این تدارُکات همخوانی نداشت؛ بیشتر از همه به این دلیل که نه از نظر اطلاعاتی که وی "افشا" کرد و نه از حیث نتیجه ای که از آن گرفت، پیامد بی واسطه ای برای نُقاط مورد حمله اش در بر ندارد. به بیان دیگر، آقای مُصلحی که چنین می نماید برای روشن کردن چراغ سبز به روی اقدامات حذفی گُسترده در "بالا" به پُشت دوربین فرستاده شده بود، در میانه راه ناچار به قیچی سیم برق شد و به همراه وی، موتور سوارهای حاضر در خیابان که برای اجرایی کردن این سیاست و حمایت از آن به خط شده بودند، ناگهان به سطح بازیگران یک سیرک درهم ریخته کاهش مقام یافتند.
هر کس یا باندی که روز پنجشنبه توانست سوت عقب نشینی را به گونه مُوفقی به صدا درآورد، یک نُکته کلیدی که بر فراز این رویداد قرار گرفته را نیز یادآور شد و آن اینکه نیروهای نظامی مُشخصی که در تهران برای اجرای این سناریو مُستقر شدند را کُنترُل نمی کند.
به همان اندازه که روشن نیست چه هزینه ای و با کُدام میزان خسارت برای کشیدن این نیروها به عقب پرداخته شده، موضوع توان و کفایت نیرو برای پرداخت هزینه دور بعدی به حرکت آمدن موتوریزه شده ها نیز در ابهام قرار دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر