۱۳۸۹ دی ۱۸, شنبه

روزنامه نگار زن به زودی محاکمه می شود

بیش از دو ماه از دستگیری نازنین خسروانی، روزنامه نگار زندانی می گذرد. اما خانواده او در این مدت تنها یک بار موفق به ملاقات با وی شده اند. او در دیدار هفته گذشته با خانواده اش تاکید کرده بود که بازجویی هایش به پایان رسیده و هفته هاست زندانبانان او را در سلولی رها کرده اند .به گزارش سایت کلمه وابسته به موسوی، خانواده نازنین خسروانی روز سه شنبه به بیدادگاه انقلاب انفلاب اسلامی مراجعه کردند که به آنها گفته شد هنوز پرونده به این بیدادگاه فرستاده نشده است.

در ادامه این گزارش آمده است: پس از مراجعه آنها در روز چهارشنبه به دادسرای زندان اوین خبردار شدند که صبح همان روز پرونده این روزنامه نگار توسط پیکی ویژه به دادگاه انقلاب فرستاده شده است.نازنین خسروانی در تاریخ ۱۲ آبان ماه سال ۱۳۸۹ بازداشت شد که در ۹ دی ماه پس از نزدیک دو ماه موفق به ملاقات با خانواده وی شد.

تایید حکم اعدام یک زندانی سیاسی به اتهام محاربه

وکیل مدافع جعفر کاظمی به کمپین بین المللی حقوق بشر درایران گفت که حکم اعدام موکلش جعفرکاظمی در دادگاه تجدیدنظر تایید شده و درخواست اعاده دارسی وی نیز توسط شعبه ۳۱ دیوان عالی رد شده است. این حکم توسط دادگاه تجدید نظر شعبه ۳۶ استان تهران به ریاست حجت الاسلام زرگر تایید شده است.

بر اساس گزارش تارنمای این کمپین، نسیم غنوی گفت که موکلش مدتها درزندان انفرادی بوده ولی از اینکه انواع دیگری فشار بر وی یا خانواده اش آمده باشد مطلع نیست.

جعفر کاظمی، ۴۶ ساله، لیتوگراف کتب درسی و جزوات دانشگاه امیر کبیر، روز ۲۷ شهریور در میدان هفت تیر دستگیر و به سلول انفرادی بند ۲۰۹ منتقل و پس از ۷۴ روز به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل شد. جعفر کاظمی پیش از این نیز از سال ۱۳۶۰ تا اواخر سال ۱۳۶۹ زندانی بوده است. رودابه اکبری،همسر جعفر کاظمی، طی نامه‌ای از دبیر کل سازمان ملل برای متوقف کردن حکم اعدام همسرش کمک خواسته است. وی ابتدا در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه شده بود.

خانم غنوی پیرامون اتهام موکل اش گفت: “جعفر کاظمی، متهم به محاربه از طریق هواداری گروه مجاهدین است اگرچه در هیچ یک از بازجویی¬ها اتهامات وارده را نپذیرفته است.”

وی افزود: “اتهام محاربه از جمله جرائمی است که قانونگذار باید شرایط فقهی را به سبب این که ریشه فقهی دارد لحاظ کند؛ از جمله این که اقدام مسلحانه هست که اکثر علمای شیعه معتقدند محارب به کسی می گویند که دست به سلاح ببرد. در مورد موکل من این طور نبوده، ایشان صرفا در اجتماعات بعد از انتخابات حضور داشته است و احتمال دارد شعارهایی داده باشد اما به عنوان وکیل معتقد هستم بحث محاربه در مورد ایشان اصلا مصداق پیدا نمی کند.”

نسیم غنوی در خصوص دفاعیات مطرح شده در دادگاه گفت: “متأسفانه نه دادگاه بدوی به دفاعیات ما توجه کرد نه تجدید نظر و دیوان هم همین طور و بحث محاربه را در مورد ایشان صادق دانستند.”

به گفته وکیل این پرونده، “حکم جعفر کاظمی در اجرای احکام است و از نظر قانونی هیچ اقدامی برای نجات جان جعفر کاظمی در حال حاضر میسر نیست.”

پانزده سال زندان برای سه فعال مدنی کرد

دادگاه انقلاب اسلامی شهر مهاباد سه شهروند اهل روستای قم قلعه از توابع شهر مهاباد را به نام های هيوا پورمند، عبدالوهاب فتاحی و قادر قنده به حبس محکوم کرد.
براساس حکم صادره از سوی دادگاه انقلاب مهاباد، هيوا پورمند، وهاب فتاحی و قادر قنده به اتهام "فعاليت تبليغی عليه نظام" و "همکاری با احزاب غيرقانونی" هر کدام به شش سال حبس محکوم شده اند که اين حکم در دادگاه تجديد نظر استان آذربايجان غربی به پنج سال کاهش يافته است.

گفتنی است اين سه شهروند هم اکنون در زندان مرکزی شهر مهاباد دوران محکوميت خود را سپری می نمايند.

فعال حقوق بشر به حبس و تبعید و شلاق محکوم شد

شیوا نظرآهاری، فعال حقوق بشر و وب نگار، از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظرتهران، به تحمل ۴ سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهر کرج و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، امروز طی حکمی، با تبرئه‌ی شیوا نظرآهاری از اتهام ” اجتماع و تبانی علیه نظام” ، حکم وی را به ۴ سال حبس تعزیری کاهش داد و محل تبعید او را از زندان شهرستان ایذه به یکی از زندان‌های شهر کرج تغییر داد.

نظرآهاری، پیش‌تر در شهریورماه، با حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به شش سال حبس تعزیری، تبعید به زندان شهرستان ایذه و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود. این حکم با اعتراض وی و وکلای پرونده به شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر ارسال شد.

شیوا نظرآهاری پس از برگزاری انتخابات پرمناقشه ریاست جمهوری در سال ۸۸ به بازداشت نهادهای امنیتی درآمد و پس از تحمل ۱۰۰ روز بازداشت در اول مهرماه سال ۸۸ ، با قرار وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

وی سپس در ۲۹ آذرماه ۸۸ در هنگام رفتن به شهر قم جهت حضور در مراسم تشییع پیکر آیت‌الله منتظری، از سوی مأموران وزارت اطلاعات بازداشت، و پس از ۹ ماه، روز ۲۱ شهریورماه با موافقت قاضی پرونده، با قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.

نظرآهاری که پس از برگزاری انتخابات، بیش از یکسال در زندان بوده است، بیش از ۳ ماه در سلول انفرادی به سر برده است.

گفتنی است، در طول دوران بازداشت وی، رسانه‌های حامی دولت مطالب خلاف واقع بسیاری را علیه این فعال حقوق بشر در رسانه‌های خود منتشر کردند. در نمایشگاه مطبوعات امسال نیز، تصاویر وی به عنوان رابط گروه‌های مخالف نظام در محل نمایشگاه نصب شده بود. همچنین در مراسم ۱۳ آبان ماه تصاویری از وی و خانواده‌اش بر دیوارهای سفارت سابق آمریکا در تهران نصب شده بود.

شیوا نظرآهاری، از جمله دانشجویان ستاره‌داری است که پس از بازداشت با اتهام سنگین “محاربه” مواجه شد. وی که در طول دوران بازداشت خود، هرگونه وابستگی به گروه‌های سیاسی مخالف را تکذیب کرده بود در دادگاه نیز به اتهام محاربه مورد محاکمه قرار گرفت. پیش از این ضیاءالدین نبوی و مجید دری نیز در دادگاه با اتهاماتی مشابه به احکام سنگین حبس و تبعید محکوم شده بودند.

دادگاه نمایشی؛ حکم اعدام از پیش تعیین شده بود

همسر زندانی سیاسی محکوم به اعدام: قاضی به همسرم گفت تو را باید همان دهه شصت اعدام می کردیم

کمیته گزارشگران حقوق بشر- پرونده ی جعفر کاظمی، زندانی محکوم به اعدام به شعبه ی اجرای احکام دادگاه انقلاب ارجاع شده است. تایید حکم اعدام این زندانی سیاسی از سوی دیوان عالی کشور، نگرانی هایی را در خصوص اجرای ناگهانی حکم وی ایجاد کرده است. کاظمی به اتهام «محاربه از طریق همکاری و ارتباط با گروه مجاهدین خلق و فعالیت تبلیغی علیه نظام» به اعدام محکوم شد.

رودابه اکبری همسر جعفر کاظمی، در گفتگو با کمیته گزارشگران حقوق بشر، از بی نتیجه ماندن پیگیری های خود و وکیل پرونده خبر داد: "در این مدت بارها به ارگان های مختلف از جمله دادگاه انقلاب، دادستانی تهران، دیوان عالی کشور و شعبه اجرای احکام و دادسرای مستقر در زندان اوین مراجعه کردم. روز دوشنبه همین هفته برای پیگیری مجدد به دادستانی کل مراجعه کردم و برای چندمین بار درخواست ملاقاتم با آقای دادستان رد شد. به من گفته شد که از مدتی پیش آقای دادستان درخواست ملاقات کسی را نمی پذیرند. در نهایت با مراجعه به بازپرسی امنیت مستقر در دادسرای زندان اوین در حالی که اجازه دیدن مقام مسئول به من داده نشد، از طریق یکی از سربازان اطلاع دادند که پرونده ی همسرم در شعبه اجرای احکام است اما هنوز تصمیمی در خصوص آن گرفته نشده است".

همسر این زندانی سیاسی، پیشتر با انتشار رنج نامه ای از دبیرکل سازمان ملل متحد برای نجات جان همسرش استمداد کرده بود. او در بخشی از این نامه برخی از شکنجه های جسمی همسر خود را تشریح کرده بود: "بازجو به همسرم گفت که ما برای حفظ نظام احتیاج به چند قربانی داریم که یکی از قرعه ها به نام تو افتاده است! دوباره از همسرم می خواهند که مصاحبه برای درگیری روز عاشورا انجام بدهد که با مخالفت وي روبرو مي شوند چرا كه همسرم 3 ماه قبل از عاشورا دستگیر شده بود! بازجويان اورا تهديد مي كنند در صورت عدم موافقت جهت انجام مصاحبه همسرو فرزندت را جلوي چشمانت تحت شکنجه قرار می دهيم وعليرغم تهديد بازجويان مبني براينكه همسرت را جلویت قطعه قطعه می کنیم ولی باز او درمقابل انجام هرگونه مصاحبه مقاومت مي كند و درمقابل مقاومت همسرم به وي اعلام مي كنند كه اعدام وي لازم الاجرا و قطعی می باشد".

بیش از 15 ماه نگرانی بی وقفه؛ به تلاش برای نجات جان همسرم ادامه می دهم

خانم اکبری با تاکید بر این که همچنان به نجات جان همسرش امیدوار است گفت: "من امیدم را از دست نداده ام و باز فردا هم به دادستانی مراجعه می کنم شاید قبول کنند که دادستان را از نزدیک ببینم. تا به حال 6 بار به دفتر ایشان مراجعه و درخواست ملاقات ارائه کرده ام و هر بار بارفتارشان و تندی گفته اند که دادستان با من ملاقات نخواهد کرد."

رودابه اکبری با اشاره به آخرین ملاقات خود با همسرش وضع روحی او را خوب توصیف کرد: "ملاقات روزهای دوشنبه طبق روال معمول از پشت کابین انجام می شود. همسرم گفت در زندان اتفاق خاصی نمی افتد. آقای سیادت را هم که برای اعدام بردند هیچ اطلاعی به او داده نشد که برای چه او را منتقل می کنند. به زندانی ابلاغ نمی کنند و فقط یک شب پیش از اجرای حکم بی خبر و بی سر و صدا او را به انفرادی منتقل می کنند و حکم را اجرا می کنند".

همسر جعفر کاظمی، درخصوص نحوه ی بازداشت او توضیح داد: "آقای کاظمی روز 27 شهریور در میدان هفت حوض بازداشت شدند. بعد از بازداشت به همراه ایشان به منزل مادر ایشان رفتند و کل منزل ایشان را تفتیش کردند. هر چقدر مادر آقای کاظمی اصرار کرده بود که پسرم در منزل من زندگی نمی کند و خودش خانه و زندگی دارد و چند روزی است به دلیل مسافرت همسرش مهمان من است باور نکرده بودند و تمام زندگی او را گشتند اما هیچ مدرکی پیدا نکردند که با خود ببرند. بعد از آن هم به منزل ما آمده بودند و تمام زندگی را زیر و رو کردند و سی دی های بچه ها و فیلم های خانوادگی را با خودشان بردند. هیچ مدرکی از منزل ما به دست نیامد برای این که اساسا نه ایشان و نه من هیچ فعالیتی نداشته ایم که سندی برای اثبات آن وجود داشته باشد. بعد از بازداشت تا سه هفته هیچ خبری از او نداشتیم تا سرانجام خودش تلفن زد و گفت در 209 اوین است. تا دوماه اجازه ملاقات نداشتیم و در اولین ملاقات متوجه شدم که در این مدت به شدت تحت فشار و شکنجه بوده اند".

دادگاه نمایشی؛ حکم اعدام از پیش تعیین شده بود

کاظمی یکی از متهمانی بود که در دادگاه نمایشی که برای بازداشت شدگان وقایع بعد از انتخابات برپا شد به دادگاه آورده شد و در حالی که چند ماه پیش از درگیری های روز عاشورا بازداشت شده بود به اتهام شرکت در اغتشاشات روز عاشورا محاکمه شد. او مدت ها برای اعتراف تلویزیونی تحت فشار قرار گرفت ولی از این کار سر باز زد و به همراه شش تن دیگر به اعدام محکوم شد.



تایید حکم اعدام در دادگاه تجدید نظر؛ لایحه دفاعیه بررسی نشد

شعبه 36 دادگاه تجدید نظر استان تهران، اوایل اردیبهشت ماه حکم اعدام جعفر کاظمی را تایید کرد. رودابه اکبری روند دادگاه تجدیدنظر را نیز ناامید کننده توصیف کرد و گفت: "خانم غنوی چندین صفحه لایحه دفاعیه در دادگاه تجدید نظر که در شعبه 36 به ریاست آقای زرگر تشکیل شده بود ارائه کردند. با این که چند روز هم فرصت بررسی این لایحه وجود داشت، روز دادگاه در حالی که قاضی حتا یک صفحه از لایحه را هم مطالعه نکرده بود طی یک نیم خط نوشتند که حکم دادگاه بدوی در تجدید نظر تایید شد. من چندین بار به دادگاه مراجعه کردم. منشی های دادگاه برخورد بسیار تند و زننده ای با من داشتند. این در حالی است که من تنها همسر یک زندانی سیاسی هستم و خودم به هیچ وجه سابقه فعالیت سیاسی ندارم. به من گفتند منافق هستی و با فریاد مرا از دادگاه بیرون کردند. اجازه دیدن آقای زرگر را هم پیدا نکردم".

رد درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور

در آخرین مرحله ی بررسی پرونده در مراجع قانونی، دیوان عالی کشور چندی پیش با تایید احکام دادگاه بدوی وتجدید نظر، پرونده ی جعفر کاظمی را به دایره ی اجرای احکام فرستاد. رودابه اکبری با ابراز نگرانی از این که حکم همسرش ممکن است هر حلظه به اجرا در بیاید گفت: "وقتی پرونده به شعبه 31 دیوان عالی کشور ارسال شد همچنان امیدوار بودیم که حکم در دیوان بشکند. براى اينكه اين مرحله ديوان پشت سر گذاشته شود، به راى بدوى دادگاه كه آقاى مقيسه و آقاى زرگر صادر كرده اند نياز بود. خانم غنوی هم تلاش زیادی کردند و ابتدا بسیار امیدوار بودند چون بعد از پیگیری های فراوان توانستند یک نسخه از حکم را بگیرند و در دیوان مدارک را از یشان تحویل گرفته بودند. به همین دلیل هم او امیدوار بود که دیوان عالی کشور با مراجعه به محتویات پرونده که هیچ سند و مدرکی در آن وجود نداشت این حکم را نقض کند. در نهایت دیوان عالی کشور هم در تاریخ ششم مرداد ماه با رد درخواست اعاده دادرسی، حکم اعدام را تایید کرد".

** جعفر کاظمی، 47 ساله و دارای دو فرزند است که روز 27 شهریور ماه سال گذشته، در پی شرکت در یک تجمع اعتراضی بازداشت و به مدت 74 روز در انفرادی بند 209 تحت بازجویی شدید قرار گرفته و سپس به بند 350 زندان اوین منتقل شد. آقای کاظمی سال های 60 تا 69 را نیز در زندان سپری کرده بود و پس از آن نیز بنابر اظهارات وکیل و همسرش هیچگونه فعالیت سیاسی مرتبط با اتهامات پیشین خود نداشته است. نسیم غنوی، وکیل این زندانی سیاسی پیشتر گفته بود وی تحت فشارهای شدی در دوران بازجویی وادار به اقرار علیه خود شده، اما در پرونده نیز هیچ گونه مستنداتی دال بر تایید محارب بودن ایشان باشد وجود ندارد.

مرگ بیش از چهارهزار موتورسوار در هشت ماه

در هشت ماهه سال جاری، چهارهزار و ۶۵۹ موتورسوار در تصادفات رانندگی كشته شدند كه مطابق آمارهای موجود ۹/۳۲ درصد آنان افراد ۱۸ تا ۲۴ سال بودند.

دكتر جابر قره داغی با بیان این مطلب افزود: سال گذشته یکهزار و ۹۳۱ موتورسوار ۱۸ تا ۲۴ ساله در تصادفات رانندگی جان خود را از دست دادند و در هشت ماهه اول امسال هم یکهزار و ۵۳۵ تن از کشته شدگان تصادفات موتورسیکلت ۱۸ تا ۲۴ ساله بوده اند.

به گفته وی بر اساس آمارها ۱/۳۳ درصد موتورسواران كشته شده در سال گذشته نیز جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال بودند كه این امر نشان دهنده بالاتر بودن مرگ موتورسیكلت سواران در این گروه سنی است.

رییس مركز تحقیقات پزشكی قانونی با اشاره به وقوع بیشتر موارد مرگ موتورسواران در نیمه اول سال خاطرنشان كرد: آمارها نشان می دهد میزان مرگ موتورسواران عمدتا در نیمه اول سال بیشتر است به نحوی كه در شش ماهه اول سال گذشته سه هزار و ۳۵۳ موتورسوار و در نیمه دوم همان سال دو هزار و ۴۸۰ موتورسوار در تصادفات جان خود را از دست دادند.

قره داغی افزود: مقایسه آمارهای دو نیمه اول و دوم سال های ۸۷ و ۸۶ نیز به خوبی نشان می دهد كه مرگ موتورسواران در نیمه اول سال بیشتر است و شاید بتوان گفت كه یك دلیل این امر استفاده نكردن از كلاه ایمنی توسط موتورسواران به ویژه در فصل تابستان و هوای گرم باشد.

وی گفت: در نیمه اول سال ۸۷ تعداد موتورسواران فوت شده سه هزار و ۵۵۹ و در نیمه دوم آن سال دو هزار و ۴۹۱ تن بوده همچنین در سال ۸۶ حدود سه هزار و ۷۳۳ موتور سوار در نیمه اول و دو هزار و ۲۶۴ موتورسوار نیز در نیمه دوم سال در اثر تصادف كشته شدند.

قره داغی با مقایسه ماهیانه آمار مرگ موتورسواران در سال های اخیر بیشترین رقم های مرگ این افراد را مربوط به فصل تابستان و به طور كلی روزهای گرم سال دانست.

رییس مركز تحقیقات پزشكی قانونی با اشاره به كاهش مرگ موتورسواران در سال ۸۸ نسبت به سال قبل از آن افزود: هرچند در سال ۸۷ نسبت به سال ۸۶ شاهد افزایش نه دهم درصدی مرگ موتورسیلكت سواران بودیم اما در سال ۸۸ این رقم نسبت به سال قبل از آن ۶/۳ درصد كاهش یافت كه امیدواریم این روند كاهش در سال جاری نیز ادامه یابد.

وی در ادامه با بیان اینكه مرگ موتورسواران در مسیرهای برون شهری بیشتر است، افزود: محل تصادف ۷/۴۶ درصد این افراد مسیرهای برون شهری و ۴/۳۷ درصد مسیرهای درون شهری بوده، همچنین محل وقوع ۳/۱۵ درصد تصادفات منجر به فوت موتورها جاده های روستایی و ۶/۰ درصد نامعلوم گزارش شده است.

قطع 3400 اصله درخت در سنندج



طی اقدامی نادر و بی سابقه و در داخل محدوده شهر سنندج بیش از سه هزار و 400 اصله درخت مثمر و غیرمثمر قطع شد.
طی اقدامی نادر و بی سابقه در داخل محدوده شهر سنندج بیش از سه هزار و 400 اصله درخت مثمر و غیرمثمر قطع شد تا میزان فضای سبز در مرکز استان کردستان کاهش یابد.
روز گذشته و بدون هماهنگی با شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر سنندج و با حکم قضایی، اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان اقدام به قطع این درختان مثمر در نزدیکی یکی از پارک های شهر سنندج کرد که این اقدام مورد اعتراض تعدادی از مسئولان شهرداری و اعضای شورای شهر نیز قرار گرفت.
در نزدیکی پارک ملت شهر شهر سنندج و روبروی ساختمان اداری محیط زیست استان کردستان زمینی به مساحت بیش از پنج هکتار که در آن درختان مثمر و غیرمثمر با عمر بیش از 15 سال وجود داشت روز گذشته و با توجه به حکم مرجع قضایی استان قطع شدند.
مالکیت زمین مورد نظر در اختیار اداره کل اوقاف و امور خیریه استان کردستان بوده است که طی سال های گذشته عده ای افراد سودجو با کاشت درخت آن را تصرف می کنند و بعد از مطرح شدن این پرونده در مرجع قضایی اداره کل اوقاف و امور خیریه موفق به دریافت حکم باپس گیری این زمین می شود.
از سال 84 تاکنون چندین حکم در خصوص رفع خلعیت از این زمین صورت می گیرد و به گفته یکی از مسئولان شهرداری آخرین حکم، قطع 698 اصله درخت را در این زمین صادر کرده بود که متاسفانه روز گذشته و بدون هماهنگی با شهرداری سنندج شمار بیشتری درخت در این محل قطع شد.
شهردار سنندج در گفتگو با خبرگار مهر در سنندج اظهار داشت: متاسفانه در این حرکت که بدون هماهنگی با شهرداری انجام شده بود بیش از سه هزار و 400 اصله درخت قطع شد که این عمل مورد اعتراض ماست و می شد که با برگزاری نشست های کارشناسی این مشکل را بدون این کار هم حل کرد.
مهدی حسام شریعتی افزود: وجود این میزان فضای سبز در شهر سنندج یک نیاز ضروری بود و شهرداری آمادگی داشت تا به شیوه های قانونی این مشکل را برطرف کند.
در حال حاضر سرانه فضای سبز با احتساب پارک های جنگلی در شهر سنندج حدود پنج متر مربع است که تنها حدود نیمی از میانگین کشوری است.
هر چند که این حکم اجرا و روز گذشته این میزان درخت در مرکز استان کردستان که در حال حاضر با پدیده ای به نام آلودگی هوا دست پنجه نرم می کند، قطع شد ولی به نظر می رسد که باید با هماهنگی بین بخشی و همچنین تعامل بین ادارات و سازمان های دولتی از وقوع حوادث تلخ و ناگوار این چنین به شدت جلوگیری شود.

صف طولانی بیماران، کمبود پزشک و پرستار

صف طولانی بیماران، کمبود پزشک و پرستار و نبود فضای کافی برای انتظار و استراحت در بیمارستان تخصصی کودکان شهید فهمیده سبب شده مراجعه کنندگان این بیمارستان برای درمان فرزندان خود مجبور به تحمل شرایطی سخت باشند.
ساعت از 23 پنجشنبه شب گذشته بود که وارد بیمارستان تخصصی کودکان شهید فهمیده شدیم. این بیمارستان در خیابان هلال احمر در جنوب تهران واقع شده و بیشترین پذیرش بیماران را در هر ساعت از شبانه روز دارد. به طوری که در آن وقت از شب، شماره ما برای ویزیت پزشک 121 بود.
راهروی باریک و تنگ بخش اورژانس بیمارستان پر بود از پدر و مادرانی که هر کدام بچه های قد و نیم قدشان را برای درمان به این بیمارستان آورده بودند.
دفترچه بیمه تامین اجتماعی را نشان داده و شماره را گرفتم. هزار و 250 تومان نرخ ویزیت پزشک متخصص کودک واقعا مفت و مجانی بود. در حالی که این نرخ ویزیت در بیمارستان خصوصی کمتر از 10 هزار تومان نیست.
گریه و ناله های کودکان از هر گوشه راهروی بیمارستان شنیده می شود. اغلب بچه ها در سنین زیر 5 سال هستند که متاسفانه به دلیل وضعیت آب و هوایی و همچنین آلودگی هوا، دچار تب و سرفه شده اند. به طوری که برخی از این کودکان از شدت تب بالا به دستور پرستار بخش، تنها با یک زیرپیراهن و شورت در بغل پدر یا مادرشان بی قراری می کنند.
مرد جوانی که نوزاد یک ساله اش را به دلیل تب شدید به این بیمارستان آورده است، از انتظار طولانی برای رفتن نزد پزشک گلایه می کند و می گوید: من نمی دانم در یک بیمارستان تخصصی نباید از پزشکان بیشتری استفاده شود تا بچه های بیمار اینقدر معطل نمانند.
این در حالی است که در آن موقع از شب دو متخصص کودک مشغول ویزیت بیماران بودند. اما همین دو پزشک نیز جوابگوی شلوغی و ازدحام ناشی از تعداد زیاد بیماران نبودند.
فضای محدود و کوچک بیمارستان برای پذیرش تعداد زیاد بیماران و همراهان آنها کافی نبود و همین مسئله باعث شده بود که فضای درمانگاه بیمارستان به شدت گرم و آلوده شود. به طوری که این مسئله موجب اعتراض والدین شده بود و آنها به شدت از نبود فضای کافی برای انتظار و استراحت مراجعان گلایه داشتند.
عقربه های ساعت راهروی بیمارستان ساعت 30 دقیقه بامداد را نشان می داد که پزشک از اتاق خود بیرون آمد و از پرستار تقاضا کرد برای او جوهر استامپ بیاورد. از ابتدای شب بالغ بر 100 بیمار را ویزیت کرده بود و حالا جوهر استامپش خشک شده است.
چند دقیقه بعد بار دیگر از اتاقش بیرون می آید و این بار تقاضا می کند که پرستار یک خودکار به او بدهد. چون آنقدر نسخه نوشته بود که مرکب خودکارش تمام شده بود.
جا برای نشستن نیست. فقط به اندازه چهار پنج صندلی در راهرو قرار داده شده که برای تعداد زیاد بیماران حاضر اصلا جوابگو نیست. ولی بالاجبار هر طور شده منتظر می مانم تا نوبت ویزیت پسرم برسد.
ساعت 1 بامداد است که نوبت به ما می رسد و داخل اتاق دکتر می شویم. پزشک شب همانطور که پسرم را معاینه می کند از فرط خستگی، خودش را ورزش می دهد و البته حق دارد. چون مگر چند ساعت می تواند بر روی یک صندلی بنشیند و کودکان بیمار و بی تاب را معاینه کند.
خوشبختانه داروخانه بیمارستان داروهای نسخه پسرم را داشت تا مجبور نشوم آن موقع شب اسیر شهر شوم تا بتوانم دو عدد آمپول را تهیه کنم.
جالب اینکه بابت تزریق دو آمپول در بیمارستان مبلغ دو هزار و 250 تومان فیش گرفتم و این مبلغ از حق ویزیت متخصص کودک در آن موقع شب که هزار و 250 تومان بود، بیشتر است.
آنچه در لابه لای گلایه های مردم از این بیمارستان بیشتر به گوش می رسید، وضعیت فیزیکی این مکان است. به طوری که در و دیوار فرسوده بیمارستان و نبود امکانات جانبی در این مرکز درمان، اعتراض مراجعان را موجب شده بود.
ساعت از 1 بامداد گذشته و پذیرش بیمارستان شماره های ویزیت را صفر کرده و دوباره از شماره 1 شروع می کند.
چهره پزشک و پرستاران شیفت شب درمانگاه و اورژانس بیمارستان به قدری خسته است که جای هیچ اعتراض و گلایه ای را برای آنان باقی نمی گذارد اما چاره ای نیست باید تا صبح چشم هایشان را باز نگه دارند...

یک وبلاگ نویس به هفت سال حبس محکوم شد

نصور نقی پور روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیر عباسی به هفت سال حبس تعزیری محکوم شد.این روزنامه نگار محلی، وبلاگنویس و فعال حقوق بشر همزمان با یورش های سازمان
یافته اطلاعات سپاه پاسداران در 11 اسفند ماه سال گذشته به فعالان حقوق بشر در شهر قزوین بازداشت و به بند 2 الف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زندان اوین منتقل شد.
اتهام این فعال حقوق بشر از سوی قاضی پیر عباسی، عضویت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و تبلیغ علیه نظام اعلام شده است.
نصور نقی پور 29 ساله و دانشجوی رشته ی فناوری اطلاعات و پژوهشگر آزاد فلسفه و اندیشه سیاسی است که مدیریت یک سایت آرشیو مقاله فارسی در زمینه های علوم انسانی را بر عهده داشته است.
این روزنامه نگار و فعال حقوق بشر پس از تحمل 110 روز انفرادی در بند 2 - الف زندان اوین در 30 خرداد ماه سالجاری با تودیع وثیقه صد میلیون تومانی به صورت موقت از زندان آزاد شد.
او از چهره های قدیمی وب فارسی است و تا کنون کمک شایانی در جهت گسترش محتوای مفید در حوزه سایبر و بسط وبلاگنویسی انجام داده است وی مدتی قبل بدلیل فعالیتهایش از محل کار خود اخراج شده بود.
یلدا مظفریان و امیر رئیسیان دو تن از وکلای نامبرده اظهار امیدواری کرده اند که حکم وی در دادگاه تجدیدنظر کاهش خواهد یافت.

رئیس پلیس تهران: مهمانی مختلط جرم است

رئیس پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ از هجوم ماموران به پنج مهمانی خصوصی و دستگیری شماری از میهمانان خبر داده است. رئیس پلیس می‌گوید شرکت در مهمانی‌هایی که مختلط برگزار می‌شوند و «حدود شرعی» در آنها رعایت نمی‌شود جرم است.

بنابر گزارش‌هایی که در رسانه‌های داخلی ایران منتشر شده، روند دخالت ماموران پلیس در زندگی خصوصی شهروندان به شدت افزایش یافته است. از ابتدای سال جاری صدها دختر و پسر جوان در مهمانی‌ها و پارتی‌هایی که بعضا جشن تولد بوده‌اند بازداشت شده‌اند. سرهنگ علی رضا محرابی رئیس پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ، روز جمعه ۱۹ دی‌ماه ۱۳۸۹ به خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفت جوانان باید از رفتن به برخی از مهمانی‌ها خودداری کنند.


لزوم رعایت «حدود شرعی» در مهمانی مختلط

به گفته‌ی رئیس پلیس امنیت، شرکت در مهمانی‌هایی که "حدود شرعی در آن رعایت نشود" جرم محسوب می‌شود. تا کنون تعریف دقیقی از چنین مهمانی‌هایی از سوی مسئولان ارائه نشده اما سخنان روز جمعه‌ی علی‌رضا محرابی می‌تواند شامل اغلب مهمانی‌ها، به ویژه با شرکت جوانان، بشود. یکی از موارد عدم رعایت "حدود شرعی" ظاهرا حضور افراد نامحرم در کنار هم تلقی می‌شود. محرابی از لزوم رعایت این حدود در مهمانی‌های مختلط سخن گفته است.

با اجرای طرح موسوم به ارتقای امنیت اجتماعی که اندکی پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد به اجرا گذاشته شد سختگیری در مورد پوشش دختران و پسران نیز افزایش یافت. یورش به مهمانی‌ها نیز در ماه‌های اخیر بیشتر شده است. آذر ماه امسال پلیس در چند مهمانی در شمال و شمال غرب تهران حدود پنجاه نفر را بازداشت کرد. تعدادی از فوتبالیست‌ها و هنرپیشه‌های مشهور ایران نیز در میان دستگیرشدگان بودند که خبر بازداشت آنها بازتاب وسیعی در رسانه‌ها داشت.


"مشروبات الکلی در همه‌ی پارتی‌ها"

پایگاه یکم پلیس امنیت تهران بزرگ آبان‌ماه امسال از بازداشت حدود شصت نفر در یک مهمانی در اوشان، حومه‌ی شمال تهران، گزارش داد. به گزارش پلیس بازداشت‌شدگان ۲۹ دختر و ۲۸ پسر در سنین بین ۲۰ تا ۲۶ سالگی بوده‌اند. فرمانده‌ی این پایگاه به خبرنگاران گفته است این افراد در یک جشن تولد شرکت کرده بودند و در محل برگزاری مهمانی چند بطر مشروب الکلی نیز کشف شده.

خبرگزاری ایلنا از قول علی‌رضا محرابی نوشت «مشروبات الكلی در همه پارتی‌ها وجود دارد اما مواد مخدر در همه پارتی‌ها نیست.» به این ترتیب شرکت در تمام پارتی‌ها از نظر پلیس جرم محسوب می‌شود. به گزارش خبرگزاری ایسنا محرابی تاکید کرده آمار موجود نشان می‌دهد برگزاری چنین پارتی‌هایی در تهران روند رو به رشدی نداشته است. مطابق برخی از گزارش‌های پلیس علت این امر می‌تواند انتقال بسیاری از پارتی‌ها به باغ‌های حومه‌ی تهران باشد.


برخورد قوی با "مفاسد اجتماعی"

از ابتدای سال ۸۹ که "طرح جدید امنیت اجتماعی" به اجرا گذاشته شده ماموران پلیس بارها به میهمانی‌های برگزار شده در باغ‌های اطراف تهران حمله کرده‌اند. در یکی از این یورش‌ها که هفتم مرداد در منطقه مشکین دشت کرج انجام شد نزدیک به ۱۶۰ دختر و پسر جوان بازداشت شدند.

رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنه‌ای ششم اردیبهشت ۸۹ در دیدار با فرماندهان نیروی انتظامی از آنها خواست با آنچه "مفاسد اجتماعی" خوانده می‌شود با قاطعیت و جدیت بیشتری برخورد کنند. از آن زمان پوشش زنان و نکوهش آنچه "بدحجابی" عنوان می‌شود به یکی از مباحث اصلی نمازهای جمعه تبدیل شده. خامنه‌ای خطاب به فرماندهان نیروی انتظامی گفت با "برخی افراد که تعمدا یا از روی بی توجهی چهره جامعه را از لحاظ دینی، نجابت و عفاف خارج می کنند نیز باید برخوردی قوی و صحیح انجام شود."


"مردم میهمانی‌های غیر شرعی را خبر بدهند"

ظاهرا نیروی انتظامی توان خود را برای مقابله با مواردی که "مفاسد اجتماعی" ذکر می‌کند کافی نمی‌داند. رئیس پلیس امنیت تهران بزرگ به خبرگزاری ایلنا گفته است «مردم می‌توانند برای معرفی مهمانی‌های شبانه كه حدود شرعی در آن رعایت نشده‌است از طریق ۱۱۰ با پلیس همكاری كنند.»

به گزارش منابع خبری رئیس پلیس امنیت همچنین گفته است «خانواده‌ها باید مواظب جوانانشان باشند و آنها را كنترل كنند.» پلیس مدعی است محل برگزاری شماری از میهمانی‌های ماه‌های گذشته از طریق "گزارش‌های مردمی" شناسایی شده است. برخی از بازداشت شدگان این میهمانی‌ها که اغلب با سپردن وثیقه آزاد شده‌اند نیروهای محلی بسیج را عامل "لو دادن" مهمانی‌های خصوصی به پلیس معرفی می‌کنند. گرچه رئیس پلیس تهران روند پارتی‌های شبانه را روبه رشد نمی‌داند اخبار دستگیری جوانان در مهمانی‌ها رو به افزایش است. در ماه‌های اخیر چنین خبرهایی از شهرهای کوچک نیز به گوش می‌رسد. مطابق گزارش‌ها بسیاری از دستگیرشدگان دانشجویانی هستند که در این شهرها به تحصیل مشغول‌اند.

دانشجوی دربند: روزهای سخت تری در انتظار است

مجید توکلی در پی اتفاقات چند روز اخیر و هجوم نیروهای امنیتی به منزل پدری اش در شیراز یادداشتی را از درون زندان منتشر کرده است.

وی ضمن محکوم نمودن این اعمال وقیحانه، از رسانه ها، خبرنگاران، فعالان دانشجویی وسیاسی درخواست نموده است که تا مدتی برای حفظ آرامش خانواده اش از تماس و درخواست مصاحبه خودداری نمایند.

متن این یادداشت که در اختیار وبسایت "دانشجونیوز" قرار گرفته است به شرح زیر است:

"جلوی چشمانم همه اش صحنه هایی از عاشوراست. من آنجا نبودم ولی احساس میکنم شرایط چگونه بوده است. ما در گوشه ای ایستاده بودیم و آنها جلوی چشمانمان هر چه میخواستند میکردند و میگفتند. همه چیز را به هم میزدند. گویا ما بی کس و تنها مانده بودیم. احساس میکردم گرد و خاکی بلند شده است و هیچ چیزی نمی بینم جزدشتی سوخته و دود و خون. وقتی پسر دایی ۴ و ۵ ساله ات سرزده از راه رسید و باز بودن در خانه او را به سمت ما هدایت کرد، او به محض دیدن من و پدرت و وضعیت خانه با چشمانی گریان به سویم آمد و خودش را در دامن من انداخت و گفت: عمه اینها چه میکنند و اینها چه میخواهند؟ عمه چه شده است؟ یاد مصیبت های زینب افتادم، میخواستم با صدای بلند گریه کنم، ولی دوست نداشتم آنها گریه ام را ببینند و بشنوند. تمام تلاشم این بود که جلوی گریه خود را بگیرم. هنوز آن صحنه ها در یادم مانده است. روزی چند بار آن صحنه ها را میبینم و از فشار سینه ام احساس خفگی میکنم. نمی توانم بخوابم. شکستن مدام بغضم نیز کمکی نمیکند، نمیدانم چرا نمیتوانم فراموش کنم..."

اینها درد دل مادرم است که هنوز پس از چند روز، شوکه باقی مانده است و نمی تواند غذا بخورد. ناخواسته در ساعاتی در گوشه ای می نشیند و گریه میکند و متعاقب آن همه اعضای خانواده ام متاثر می شوند. مادرم می گوید در حال طبیعی نیست و نمی خواهد با کسی صحبت کند. می گوید که فقط به من دارد می گوید تا شاید کمی آرام شود. دوست ندارد که مرا ناراحت کند، ولی بسیار ناآرام و مضطرب است. مادرم می گوید که پدرم به او خرده گرفته که چرا در آن ساعات اشک در چشمانش حلقه زده و چرا جلوی آنها به خودش مسلط نبوده است و دست و پایش میلرزیده است. اما مگر این شدنی بوده است. ای کاش مادرم میگریست، شاید وجدان خواب زده ی عوامل چنین اقداماتی را بیدار میکرد. شاید از درد آن همه مظلومیت می کاست وتحمل آن  ظلم ها را آسان مینمود.

پدرم هم چند روزیست خواب و آرامش ندارد. سعی میکند آرامش خود و دیگر اعضای خانواده را حفظ کند و حتی به من هم روحیه بدهد. بیش از پیش سکوت کرده و تمام درد های این روزها را در خود میریزد و من نگرانم  که شاید باز چند روز دیگر راهی بیمارستان شود. پدر و مادرم هر دو در طول این سالها به بیماریهای عصبی دچار شده اند و این فشارهای عصبی مشکلات فراوانی– به ویژه بیماری های جسمی- را برای آنها ایجاد کرده است. ولی آنگونه که به من آموخته بودند که جلوی ظالم ترس و ضعفی به خود راه ندهم، آن روز فشارهای عصبی بیشتری را تحمل کرده اند و به استقبال  شدت گرفتن بیماریهای جسمیشان رفته اند، مبادا آن حمله کنندگان بپندارند که با لشگرکشی و مانور وحشت در مقابل پدر و مادری بیمار، می توانند به خیال خامشان بترسانند و اهدافشان را پیش ببرند. پدر و مادرم سیاسی نیستند و خیلی هم در آن روزهای نخست دانشجویی با من همنوا نبوده اند ولی همانگونه که پس ازظلم ها و اجحافهای پس از بازداشت و شکنجه های فراوان سال ۸۶ پیگیرانه ایستادند و حمایت کردند و تا امروز در کنارم بوده-اند، همه خواسته ی این روزهایشان این است که مبادا من سست شوم. آنها هنوز تمام نگرانیشان من هستم و من نیز تمام نگرانیم خانواده ام. قوم استبداد چه رذیلانه پنداشته است؛ حال پس از بازداشت ها و محکومیت ها و تهدیدها و انفرادی ها و تبعید و پرونده سازی ها به سراغ عزیزانم بروند و جسارتی دیگر را رقم بزنند.

روز ۴ شنبه ۱۵ دی ماه ساعت ۸:۳۰ صبح، به یکباره عده ای وارد خانه پدری ام در شیراز می شوند و توهین آمیز رفتار میکنند و حرمت ها را میشکنند و همه چیز را به هم می ریزند. هر چه کاغذ، اسناد، مدارک، کتاب، وسایل کامپیوتری و سی دی و غیره بوده را جمع میکنند و اگر کیف و کمدی قفل بوده را می شکنند و زیر فرش ها و مبل ها و در کابینت ها و کمد ها و کشوهای وسایل شخصی را میگردند و به هم میریزند و حتی فراموش هم نمیکنند به بهانه جست و جوی پشت قاب ها و آینه ها، آنها را به زمین بریزند تا در نهایت چیزی در سر جای خود نمانده باشد. هرچه که بردنی است برده باشند و حتی جزوات برادر محصلم که  خودش را برای کنکور آماده میکند را می برند که او نداند برای زحمات چندماهه و منابع مورد نیاز ماه های بعدش چه باید بکند. و دیگر برادر دانشجویم که در آستانه پایان ترم همه تحقیق ها و پروژه ها و جزوات درسیش را برده اند.

آن روز فقط پدر و مادرم در خانه بودند و نیروهای اطلاعاتی که میدانستند آنها چندان به مسائل سیاسی آشنایی ندارند سراغ برادر بزرگم که مطلع تر از دیگران است را میگیرند و در تماس تلفنی میخواهند خودش را به دفتر اطلاعات شیراز معروف به پلاک ۱۰۰ برساند و به او میفهمانند که اگر زود به آنجا نرود پدر و مادرم را با خود میبرند.و برادرم دقایقی پس از ساعت ۱۱ خودش را به آنجا میرساند تا نیروهای اطلاعاتی از خانه ما خارج شوند. برادرم هم ۵، ۶ ساعت بازجویی میشود. بازجو میگوید که چرا پدرم با آقایان کروبی و نوری دیدار کرده است، چرا دوستان دانشجویم به خانه ما میروند، یا خانم محتشمی پور به چه دلیل دو هفته پیش در خانه ما بوده، و به چه دلیل روزی که آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد و عبادی تماس گرفته اند مادر و پدرم با آنها صحبت کرده اند. چرا عده ای از خارج از ایران تماس میگیرند و دلگرمی میدهند. چرا نامه ها و کارت پستال های دوستان ایرانی و غیر ایرانی به خانه ما میرسد و چرا بیانیه ی خانواده های زندانیان سیاسی منتشر میشود و چه کسانی آنها را می نویسند و من و خانواده ام با چه کسانی و چگونه ارتباط داریم. و خلاصه تا میتوانند تهدید میکنند و از برادرم میخواهند که دیگر هیچ گونه تماس با هیچ شخصی نداشته باشد و از هرگونه اظهار نظری در مورد من و وضعیتم خودداری نماید و تعهد کتبی نیز میگیرند. نمیدانم همه این اتفاقات افتاده، که مبادا خانواده ام با کسی ارتباط بگیرند و مصاحبه ای کنند یا این اتفاقات افتاده تا من بدانم که چنانچه بارها نیروهای امنیتی و اطلاعاتی گفته اند، میتوانند مرا اذیت کنند و من که باید بدانم با سکوت و بی توجهی به خواسته هایشان و استقبال از مجازات بیشتر ماجرا تمام نمی شود و رضالت بیش از اینهاست.

اما این نوشته در پی افزودن دردنامه و رنج نامه ای بر فراوان قصه های پر درد این سالها نیست و فقط در گذر از پیگیری ها و کوتاهی-هایی، بیان کننده خواسته روشن و صریح من از همه دوستانم خواهد بود. خواسته ای نه از این بابت که عده ای خشونت پیشه و آدمی ستیز بپندارند با رذالت هایشان می توانند بترسانند و حکومت نمایند، که تنها برای حفظ سلامت خانواده ام میخواهم تا مدتی تمامی دوستان، از دانشجویان و خبرتگاران تا  فعالان سیاسی و مدنی و رهبران جنبشی در ایران از هر گونه ارتباط و به ویژه از تماس و تلاش برای مصاحبه خودداری نمایند و بدانند که این سکوت اگر پیامدهای تلخی هم داشته باشد، ولی آرامش نسبی خانواده ام که در واقع تامین سلامت آنهاست را به همراه بیاورد، برای من بسنده می نماید. از همه دوستان به ویژه دوستان دانشجویم که بابت دیدار کوتاه با خانواده ام به کمیته انضباطی احضار شده اند و ممکن است از تحصیل محروم شوند، چون گذشته تشکر و سپاسی بی پایان خواهم داشت و از همه مصرانه میخواهم که این خواسته را مورد توجه قرار دهند.

نوشتن چنین یادداشتی و بیان چنین درخواستی نه با روحیات و نه با ادبیات من سازگار است، ولی شرایط موجود موجب چنین بیانی شده است. در این قصه که بی تردید حملات فاشیستی و رذالت و رفتارهای غیر انسانی و غیر اخلاقی حاکمیتی – که مدعی رفتاری مبتنی بر آموزه ای اخلاقی و الهی است- عامل همه تلخی ها و سختی ها بوده است، دوست ندارم در مقصردانستن خود در ایجاد مشکلات تحمیلی و شرایط نامطلوب برای خانواده ام، روزهای تلخی را سپری نمایم و از همه دوستان میخواهم با درک مناسب از شرایط بدانند که این خواسته نباید ممانعت از اقدامات معقول آنها باشد - که فقط باید بر خواسته های زیاده خواهانه و خودخواهانه و غیر اخلاقی و غیر انسانی خرده گرفت و فکر نمیکنم این خواسته چنین باشد-.

ای کاش پیش از حمله به خانه پدری ام و تهدید و ارعاب پدر و مادر بیمارم، و احضار غیرقانونی برادرم و توسل به ترفند وقیحانه و رذیلانه گروگان گیری و تهدید و اخذ تعهد برای این سکوت، و در آن روزها که بارها از فشارهای فراوان بر خانواده ام گفته بودم اقدام مناسبی صورت میگرفت. و به جای به جان هم افتادن ها، آن کمپین ها و جمع های موثر حمایت کننده از زندانیان و خانواده ها  به سرانجام می رسید.

در پایان افزودن مطلبی تکراری برای تاکید است که خانواده ام واهمه ای از شرایط سخت پیش روی نخواهد داشت. و تنها این خواسته من می باشد و میدانم روزهای سخت تری در انتظار است و راهی را که آغاز کرده ایم، سرانجام به پایان خواهیم رساند و بی تردید خانواده ها مهمترین مشوق و حامی این مسیر خواهند بود. چنانچه پس از خرداد ۸۸ و در حالیکه تازه برای دومین بار از زندان آزاد شده بودم خانواده ام عاملی موثر در ادامه فعالیت هایم بودند. اگر اندوه کشته شدگان و بازداشت شدگان روح و جان مادرم را نمی آزرد و اگر مادرم در درد و اندوه فراوان مردم سرزمینم نمی گریست، شاید چون عده ای از دوستان به پندار اینکه وظیفه خود را به انجام رسانده ام، دیگر لزومی به حضور در اعتراضات و فعالیت ها نمی دیدم. به هر حال میدانم امروز این پدر و مادر که در تمام طول زندگی از ایشان ایستادگی و صبوریرا اموخته ام این چنین خواهند ماند. و تنها بیان درخواستی برای تامین سلامت ایشان بر عهده من است و امیدوارم دوستان این امر را مدنظر قرار دهند.

مجید توکلی/ زندان رجائی شهر کرج
دی ماه ۱۳۸۹

زدوخورد میان باندهای رژیم در مسجد

در مراسمی که گیلانی ها میزبان اصولگرایان بودند مشاور استاندار گیلان جلسه را بر هم زد و باعث ایجاد درگیری شد. بنا بر گزارش ایلنا در این مراسم که در مسجد قدس رشت برگزارشد، قبل از حضور زاکانی وکوچکی نژاد به عوان نمایندگان تهران و رشت، رئوفی مشاور استاندار گیلان خواست با سخنرانی 5دقیقه ای به دفاع از رییس جمهوری، دولت و نماینده عالی آن در گیلان بپردازد که حاضرین با یکدیگر درگير شدند و یک ساعت طول کشید تا جلسه آرام شود.

وقوع زلزله 5.1 ريشتری در استان فارس

زلزله‌اي به بزرگاي 5.1 ريشتر نورآباد استان فارس را لرزاند.

بر اساس گزارش مركز لرزه‌نگاري مؤسسه ژئوفيزيك دانشگاه تهران، اين زلزله در موقعيت جغرافيايي 30.06 شمالي و 51.56 شرقي و در ساعت 3:54:25 ثانيه امروز شنبه 18 دي رخ داده است.

اين زلزله در عمق 27 متري و در فاصله 7 كيلومتري نورآباد، 32 كيلومتري نودان و 47 كيلومتري اردكان استان فارس به وقوع پيوست.

پس از اين زلزله، 2 پس لرزه به بزرگاي 2.9 و يك پس‌لرزه به بزرگاي 3.2 ريشتر نيز در نورآباد فارس به وقوع پيوست.

يادآور مي‌شود، چهارشنبه هفته گذشته (15 دي) نيز زلزله‌اي به بزرگاي 5.3 ريشتر در فاصله 20 كيلومتري اردكان استان فارس رخ داد.

مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی فارس اعلام کرد بر اثر وقوع این زمین لرزه ها 8 نفر از مصدومان به صورت سرپایی مداوا و 3 نفر نیز در بیمارستان بستری شده اند.

2 زمین لرزه به بزرگی 5 و 5 و یک دهم ریشتر بامداد امروز در ساعت های 3 و 22 دقیقه و 59 ثانیه و 3 و 54 دقیقه و 24 ثانیه شهر نورآباد مرکز شهرستان ممسنی را لرزاند که 4 پس لرزه نیز در پی داشت.


یاسوج هم لرزید

دو زمین لرزه پنج ریشتری نورآباد فارس، یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد را هم لرزاند.

این دو زمین لرزه در ساعتهای سه و 23 دقیقه و سه و 54 دقیقه و 25 ثانیه به وقوع پیوست.

مرکز این دو زمین لرزه شهرستان نورآباد در استان فارس بوده و سه پس لرزه نیز به همراه داشته است.

نورآباد ممسنی در 80 کیلومتری جنوب شرقی یاسوج قرار دارد.


دو نفر در بروجرد اعدام شدند

رئیس دادگستری بروجرد از اعدام دو تن به نام های عبدالله درفشی و اردشیر نیازی در صبحگاه امروز، هفدهم دی ماه 1389 در زندان این شهر خبر داده است.
محمدصادق اكبري، رئیس دادگستری بروجرد اتهام آقایان درفشی و نیازی را حمل و نگهداری مواد مخدر اعلام کرده است.
عبدالله درفشي فرزند شاه دوست ساكن روستاي كود از بخش زهك زابل و اردشير نيازی فرزند باقر از روستاي جهان آباد بروجرد براساس حكم شعبه دو دادگاه انقلاب اسلامي بروجرد به اعدام محکوم شده بودند.
حکم اعدام این دو تن توسط رئیس قوه ی قضاییه نیز تایید شده بوده است.

بازداشت یک عضو کانون صنفی معلمان شهرکرد

نبی‌الله باستان فارسانی از فعالان کانون صنفی معلمان شهرکرد روز گذشته در راه بازگشت از مدرسه بازداشت شد.
 سه روز پیش از بخش اجرای احکام شهرستان فارسان با وی تماس گرفته شده و از او خواسته‌اند تا خود را برای اجرای حکم به زندان معرفی کند، اما وی با بیان این که حکم را عادلانه نمی‌داند اظهار داشته است که اگر قصد انتقال او را به زندان دارند می‌توانند برای بازداشت بیایند، اما او خودش را معرفی نخواهد کرد.

در پی این اظهارات ماموران امنیتی روز گذشته در راه مدرسه این دبیر ادبیات را بازداشت و به زندان فرخ شهر برده‌اند و امروز نیز فرزندانش‌ توانسته‌اند لوازم شخصی او را به زندان تحویل دهند.

نبی الله باستان فارسانی از فعالان کانون صنفی معلمان شهرکرد است چندی پیش به دیل بیماری در بیمارستان بستری بود. در فروردین 87 باستان در دادگاه به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در دادگاه تجدید نظر و دیوانعالی کشور تایید و هفته گذشته از طرف دایره اجرای احکام به وی ابلاغ شد.

اعتصاب غذای چهار تن از زندانیان زندان ارومیه

حبيب‌الله گلپری‌پور، حسين ميرزايی، علی‌احمد سليمان و احمد تموئی؛ سه تن از زندانیان محبوس در زندان مرکزی ارومیه، دست به اعتصاب غذا زده اند.
 چهار تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان مرکزی ارومیه، پس از انتقال به سلول انفرادی از روز چهارشنبه پانزدهم دی ماه در اعتصاب غذا به سر می برند.

گزارش ها پیش تر حاکی از آن بود که حبيب‌الله گلپری‌پور، حسين ميرزايی، علی‌احمد سليمان و احمد تموئی به قرنطینه ی زندان ارومیه منتقل شده اند.

گفته می شود که مسئولان زندان به دلیل اعتراض این زندانیان به انتقال ناگهانی حسین خضری، زندانی محکوم به اعدامی که اجرای حکم به شدت جان وی را تهدید می کند، ایشان را به سلول انفرادی منتقل نموده اند.

يادآور می‌گردد که حبيب‌الله گلپری‌پور به اتهام همکاری با احزاب مخالف به اعدام، حسين ميرزايی به اتهام عضويت در احزاب مخالف به دو سال حبس، علی‌احمد سليمان بلاتکليف و احمد تموئی نيز به اتهام ارتباط با يکی از احزاب کُردی به پانزده سال زندان محکوم شده‌اند.

اوضاع رژیم داغونه

یکی از خوانندگان از تهران: اتفاقاتی داره تو جامعه می افته که شاید چندان دلیل قاطعی نباشه اما اگر نسبت به گذشته مقایسه بشوند تازه مشخص می شه چقدر اوضاع رژیم داغونه

در ایران برای گذر از فیلتر سایت های سرویس اومده به نام VPN بی نظیره انگار نه انگار که سایت ها فیلتر شده اند. هر سه ماه هزینه این برابر 9 هزار تومان است ماهی 3 هزار تومان.

مورد بعد مطبوعات هستند. دکه های روزنامه فروشی در تهران جمعه غروب که روزنامه های باقی مانده را برای برگشتی آماده می کنند کیلو کیلو کیهان، ایران، وطن امروز و این چرندیات رو دور می ریزند.

اکثر دختران در تهران بدون ترس با حداقل حجاب تردد می کنند حتی پایین شهر

استادیوم های خالی است انگار مردم با رژیم به همه شکل قهر کردند و بایکوت کردند. مساجد هنگام نماز شاید به زور 5 نفر تا 10 پیرمرد مشغول نماز هستند.

تشدید فشار بر فعالان دانشجویی دانشگاه ارومیه

همزمان با فشار و صدور احکام انضابطی برای فعالان دانشجویی دانشگاههای کشور، تعدادی از فعالان دانشجویی دانشگاه ارومیه نیز، مشمول احکام تعلیق از تحصیل و اخراج از دانشگاه شدند و همزمان گزارش ها از بازداشت دو تن از دانشجویان آن دانشگاه خبر می دهد.

بر پایه برخی از گزارشات، پس از انتخابات و سرکوب اعتراضات، چندین دانشجوی دانشگاه ارومیه با احکام سنگین اخراج و تعلیق روبرو شدند، که طی ماههای اخیر نیز، فعالان دانشجویی آن دانشگاه با احکام مشابهی روبرو شدند، از جمله:

سید احمد حسینی دانشجوی کارشناسی ارشد دو ترم تعلیق با احتساب سنوات و در پی آن اخراج آوند ذاکری فردی دو ترم تعلیق با احتساب سنوات ، امیر رضایی دو ترم تعلیق با احتساب سنوات ، مسعود علوی دو ترم تعلیق با احتساب سنوات.

دیگر خبرها حاکی از آن است که دو تن از دانشجویان ارومیه توسط اطلاعات سپاه ارومیه بازداشت گردیده و هنوز از وضعیت آنان اطلاعی در دست نمی باشد. این در حالی است که بعد از کودتای انتخاباتی اطلاعات سپاه ارومیه بیش از بیست نفر از فعالان دانشگاه را بازداشت و بازجویی کرده بود و تعدادی از آنان با احکام قضایی روبرو شدند.

۱۳۸۹ دی ۱۷, جمعه

محرومیت خانواده مومنی از ملاقات حضوری با وی

خانواده عبدالله مؤمنی ۷ ماه است که از ملاقات حضوری با او محروم هستند.

مؤمنی که نامه‌اش به رهبری در رابطه با نحوه‌ی بازجویی‌ها و شکنجه‌هایش برای اعتراف گیری بی جواب مانده و از طرف دادستان محکوم به “سیاه‌نمایی” شده و گویا در حال گذراندن مراحل تنبیهی است.

لازم به ذکر است فرزندان وی به دلیل اشتغال به تحصیل نمی توانند در ساعات ملاقات کابینی پدرشان را ببیند.عبدالله مومنی، سخنگوی پیشین سازمان ادوار تحکیم وحدت و مسئول ستاد انتخاباتی شهروند آزاد مهدی کروبی در انتخابات خرداد ۱۳۸۸ چندی پیش طی نامه ای از زندان اوین خطاب به رهبر جمهوری اسلامی، از شکنجه‌های شدیدی که بازجویان بر وی روا داشتند تا اعترافات اجباری از او بگیرند سخن گفت و محاکمه اش را نمایشی توصیف کرده است.

عبدالله مومنی یک هفته پس از انتخابات سال گذشته در تهران دستگیر شد. او در دادگاه بدوی به اتهام اجماع و تبانی با هدف اقدام علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام به شش سال حبس تعزیری و دو سال حبس تعلیقی محکوم شد. این محکومیت وی سپس به ۴ سال و ۱۱ ماه حبس تعزیری تقلیل پیدا کرد.

شعار نویسی و آخرین وضعیت امنیتی داشگاه آزاد تهران

با نزدیک شدن به ایام امتحانات پایان ترم، دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب اقدام به شعار نویسی بر روی تخته ها و دیوار های دانشکده فنی این دانشگاه کردند.
در این شعار ها و نوشته ها دانشجویان خواستار آزادی همکلاسی های در بند خود شده اند. "آگاهی بخشی،رسالت دانشجو"، "تهران جنوبی ها را آزاد کنید"، "هم کلاسی های ما را آزاد کنید"، "دانشجوی زندانی آزاد باید گردد" و نام دانشجویانی که هم اکنون احکام قضایی دارند و یا در زندان هستند از جمله شعار ها و نوشته هایی هست که بر در و دیوار و تخته ی کلاس ها به چشم می خورد.

گفتنی است دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب یکی از فعالترین و پیشروترین دانشگاه های کشور در اعتراض به تقلب صورت گرفته در انتخابات و وقایع رخ داده پس از آن بوده است که امتحانات آن نیز به تعویق افتاد. سه شنبه پنجم آبان و سه شنبه بارانی دوازدهم آبان ماه، شانزدهم آذر و سه شنبه بیست و چهارم آذر ماه سال تحصیلی گذشته چهار تجمع اعتراضی با شکوه در این دانشگاه برگزار شد. همچنین در دی ماه سال گذشته نیز دانشجویان این دانشگاه به منظور گرامیداشت مرجع فقید "آیت الله حسینعلی منتظری" مراسم یادبودی برگزار کردند.

شعار نویسی دانشجویان در حالی صورت می گیرد که فضای این دانشگاه و به خصوص دانشکده فنی به شدت امنیتی می باشد و مسؤولین این واحد دانشگاهی افرادی را برای پاک سازی این شعارها استخدام نموده اند و برای ارعاب و ایجاد ترس در بین دانشجویان بارها اقدام به صدور و نصب اطلاعیه های تهدید آمیز نموده اند.

افزایش فشارها علیه زندانیان سیاسی در زندان قم

زندانی سیاسی جلال نبوی در میان زندانیان عادی و خطرناک زندان قم قرار دارد که به تحریک بازجویان وزارت اطلاعات او را مورد اذیت و آزار قرار می دهند و تهدید به قتل می کنند.
این زندانی سیاسی 29 ساله در جریان اعتراضات سال گذشته دستگیر و ابتدا به بند 240  و سپس به بند 350 زندان اوین انتقال داده شد و بیش از 6 ماه در آنجا در بازداشت بسر برد. او در دادگاه انقلاب قم محل سکونتش مورد محاکمه قرار گرفت  و به 4 سل زندان محکوم شد.
زندانی سیاسی سید جلال نبوی پس از محکومیت  به زندان مرکزی قم منتقل شد و در میان زندانیان عادی و خطرناک قرار داده شد. بازجویان وزارت اطلاعات زندانیان عادی و خطرناک را علیه این زندانی سیاسی تحریک می کنند تا  او را مورد اذیت وآزار قرار دهند  و همچنین وی را تهدید به قتل کرده اند.
از طرفی دیگر مادر زندانی سیاسی سید جلال نبوی  در جریان اعتراضات سال گذشته دستگیر و از آن زمان تاکنون در زندان مرکزی قم در بازداشت بسر می برد. او در شرایط سخت ،طاقت فرسا و غیر انسانی نگهداری می شود.
باز جویان وزارت اطلاعات پدر این زندانی سیاسی را تحت فشارها و تهدیدات خود قرار داده اند تا در رابطه با وضعیت و شرایط  همسر و فرزندش را با سازمانهای حقوق بشری و رسانه ها اظهار نظری نکند در غیر این صورت او را هم بازداشت خواهند کرد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری ،صدور احکام سنگین و تحت فشار قرار دادن اعضای زندانی این خانواده را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار اقدامات عملی برای پایان دادن به جنایت علیه بشریت در رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

مذاکرات استانبول احتمالا 20 ژانویه انجام می شود

خبرگزاری فرانسه در گزارشی از بروکسل به نقل از سخنگوی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشت، مذاکرات هسته ای با نمایندگان رژیم تهران احتمالا روز 20 ژانویه (30 دیماه) در استانبول ترکیه از سر گرفته خواهد شد.

پیشتر کاترین آشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که در بوداپست پایتخت مجارستان بسر می برد، با رد دعوت رژیم تهران برای بازدید سفرای اروپايی از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی گفته بود، این وظیفه بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی است که از این تاسیسات بازدید کنند.

این در حالیست که صالحی، سرپرست وزارت امور خارجه رژیم تهران، هدف از این دعوت را خنثی کردن دروغ ‌پردازیها در باره برنامه هسته‌ ای جمهوری اسلامی دانسته اعلام کرده است.

همزمان روزنامه دیلی تلگراف چاپ انگلستان در باره دور تازه گفتگوهای هسته ای نوشت، قرار است این مذاکرات یکبار دیگر در استانبول برگزار شود، اما چشم ‌اندازی از اینکه رژیم تهران از تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی دست بکشد، وجود ندارد.

مرتضوی جنایتکار خواستار اعدامهای بیشتر شد

رييس ستاد مرکزي مبارزه با قاچاق کالا و ارز كه چند روز پيش در گردهمايي مسوولان اين ستاد از ناكارآمدي برخي قوانين در برخورد با مجرمان گلايه كرده بود، خبر داد كه پيشنهاد حكم اعدام براي قاچاقچيان ارائه شده است.

سعيد مرتضوي در پاسخ به ايسنا مبني بر اين‌كه آيا پيشنهاد حكم اعدام براي قاچاقچيان را ارائه كرده‌ايد؟ گفت:‌ اين پيشنهاد براي موارد خاص داده شده است.

وي هم‌چنين با تاكيد بر اينكه سهم نواقص قانوني در به نتيجه نرسيدن پرونده‌هاي قاچاق و قاچاقچيان تا 90 درصد است در پاسخ به اينكه اين موارد خاص چيستند؟ عنوان كرد كه در اين زمينه بعدا توضيح خواهد داد.

وي با اشاره به تجربه كشورهاي ديگر در مورد برخورد با قاچاق خاطرنشان كرد: در چين براي قاچاقچيان حكم اعدام در نظر گرفته شده و بدون ملاحظه اجرا مي‌كنند.

محمدرضا خاتمی اخراج شد

وزیر بهداشت رژیم، محمدرضا خاتمی را از ریاست یکی از دانشگاههای علوم پزشکی برکنار کرد. خبرگزاری حکومتی مهر نوشت : برادر یکی از عناصر فتنه که طی چند سال اخیر ریاست یکی از دانشگاههای علوم پزشکی کشور را برعهده داشت هفته گذشته از سوی مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برکنار شد. دستجردی پس از گذشت مدتها از طرح انتقادات نسبت به حضور وی در سمت ریاست دانشگاه، نسبت به این برکناری اقدام کرد.

قربانیان رژیم به جان صندوق های صدقات افتاده اند

دست‌كم 70 درصد اسكناس‌های صندوق‌های صدقات به‌سرقت می‌رود. یک مقام مسئول در كمیته امداد امام خمینی(ره) گفت: معتادان با مفتول‌های مسی به جان صندوق‌های صدقات می‌افتند و هرچه اسكناس در آن است بیرون می‌كشند.

به گفته وی، وقاحت این جماعت به حدی رسیده كه این دستبردها تنها مختص شب‌ها نمی‌شود و در طول روز آنهم در برابر صدها عابر حیران شاهد تعرض به صندوق‌های صدقات هستیم.

این مسئول در پیشنهادی جالب اعلام كرد: بهتر است به معتادان صدقه داده شود چرا كه این افراد مجبور می شوند تا نیازهای مالی خود برای تهیه مواد مخدررا از راه سرقت از اموال مردم تامین كنند كه خسارت‌های این سرقت‌ها چند برابر كمک‌هایی می‌شود كه به آنها می‌كنیم.

اندیمشک؛ اجرای حکم وحشیانه شلاق در ملاعام

دادستان عمومي و انقلاب انديمشك از اجراي حكم شلاق براي يكي از كيف‌قاپ‌هاي اين شهرستان خبر داد.

علي غياثوند با بيان اين مطلب، اظهار كرد: به دنبال گزارش‌هاي رسيده مبني بر اين ‌كه فردي به نام «ب- ز» از طريق كيف‌قاپي اقدام به ناامني در مركز شهر مي‌كند، موضوع پيگيري و متهم پس از شناسايي دستگير شد.

وي ادامه داد: پس از اقرار متهم به جرايم ارتكابي، كيفرخواست براي وي صادر و پرونده به دادگاه ارسال شد.

دادگاه فرد مذكور را به سه سال حبس و تحمل 74 ضربه شلاق در ملاءعام محكوم كرده بود.

غياثوند خبر داد كه حكم شلاق اين فرد در ميدان مركزي شهر انديمشك به اجرا درآمد.

عکس/ تصاویری شگفت انگیز بزرگترین غار دنیا



مجله نشنال جغرافی در اولین شماره خود در سال 2011 به معرفی یکی از بزرگترین غارهای دنیا به نام "هانگ سون دونگ" در ویتنام پرداخته است.
به گزارش خبرگزاری مهر، غار "هانگ سون دونگ" در ویتنام دارای یک جنگل داخلی است. این غار به حدی وسیع است که برای وارد شدن به آن باید از یک مسیر عمودی به ارتفاع یک آسمانخراش 40 طبقه پایین رفت.
در آستانه ورود به "هانگ سون دونگ"، یک ستون غول پیکر از رسوبات کربنات کلسیم همانند برجی بلند در برابر دیدگان مکتشفان این غار عظیم ظاهر می شود.
در آوریل 2009 تیمی متشکل از مکتشفان انگلیسی و ویتنامی شروع به اکتشاف "هانگ سون دونگ" کردند و دریافتند که زیر جنگلهای بارانی در مرز میان ویتنام و لائوس غاری خیره کننده به طول بیش از 4 کیلومتر و در برخی نقاط با ارتفاع بیش از 180 متر امتداد یافته است.
بررسیها نشان داد که یک رودخانه زیرزمینی بین دو تا پنج میلیون سال قبل این غار را در زیر این جنگل بارانی حفر کرده است.
مکتشفان از سال 1990 به این منطقه اعزام می شوند و تاکنون توانسته اند بیش از 150 غار را کشف کرده و بیش از 140 کیلومتر تونل در داخل این غارها را نشانه گذاری کنند.
در این راستا، مجله علمی نشنال جغرافی در اولین شماره سال 2011 خود گزارشی تصویری از مناظر دیدنی این غار را منتشر کرده است.























 

گفتگو با اسکندر فيلابی قهرمان پيشين کشتی ايران

جهان پهلوان غلامرضا تختی - Takhti

زندانی سیاسی جعفر کاظمی در آستانۀ اجرای حکم اعدام قرار گرفته است


جعفر کاظمی











 بنابه گزارشات رسیده به " فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" پرونده زندانی سیاسی جعفر کاظمی محکوم به اعدام به اجرای احکام دادگاه انقلاب فرستاده شده است و حکم جنایتکارانه و ضد بشری اعدام علیه این زندانی سیاسی در آستانۀ اجرا قرار گرفته است.
در چند روز گذشته اخباری مبنی بر تایید حکم ضدبشری اعدام زندانی سیاسی جعفر کاظمی انتشار یافت که باعث نگرای فزآیندۀ خانواده وی گردید. خانواده آقای کاظمی جهت مطلع شدن از وضعیت پرونده عزیزشان به ارگانهای مختلف مراجعه کردند که از جملۀ آنها دیوان علی کشور،اجرای احکام دادگاه انقلاب ،دادستانی تهران و بازپرسی امنیت دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین می باشد.
خانواده کاظمی به هر کدام از این مراکز که مراجعه می کردند آنها را به جای دیگری احاله می دادند واز پاسخگویی به آنها خوداری می کردند. آنها خواستار پاسخگویی عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران در رابطه با پرونده عزیزشان بودند اما او از روبرو شدن و پاسخ دادن به آنها سرباز زد و آنها را به بازپرسی امنیت مستقر در زندان اوین احاله داد.بازپرسی امنیت دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین به خانواده کاظمی گفت: پرونده جعفر کاظمی به اجرای احکام دادگاه انقلاب ارسال شده است و در انتظار دستور اجرای حکم اعدام بسر می برد.
در حال حاضر علاوه بر زندانی سیاسی جعفر کاظمی تعداد دیگری از زندانیان سیاسی زندان اوین در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می برند که اسامی بعضی از آنها به قرار زیر می باشد؛ معلم زندانی عبدالرضا قنبری،محمدعلی حاج آقایی، محسن دانش پور،احمد دانشپور ،جواد لاری و فرح واضحان می باشند.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی جعفر کاظمی 27 شهریور ماه 1388 توسط مامورین وزارت اطلاعات با ضرب و شتم دستگیر و به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل گردید. او به مدت 74 روز در سلول انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.سربازجوی وزارت اطلاعات آخوندی با نام مستعار علوی پرونده او را به شعبۀ 28 دادگاه انقلاب ارجاع داد رئیس این شعبه فردی بنام محمد مقیسه ای معروف به ناصریان از اعضای کمیتۀ قتل عام زندانیان سیاسی سال 67 می باشد او آقای کاظمی رابه اعدام محکوم کرد و سپس در دادگاه تجدید نظر حکم اعدام توسط احمد زرگر از بازجویان دهۀ 60 مورد تایید قرار گرفت.زندانی سیاسی جعفر کاظمی از شاهدان و نجات یافتگان قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 می باشد.او از سال 1360 تا اواخر سال 1369 در زندان بسر برد و تحت شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار داشت.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،نسبت به خطری جدی که جان زندانیان سیاسی محکوم به اعدام را تهدید می کند هشدار می دهد و از دبیر کل ،کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار دخالت فوری برای نجات جان زندانیان سیاسی محکوم به اعدام توسط رژیم ولی فقیه علی خامنه ای در ایران است.

افزایش نگرانی نسبت به وضعیت حسین خضری

نگرانی ها نسبت به وضعیت حسین خضری، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پس از آخرین ملاقات با خانوده اش افزایش یافت. بنا بر گزارش منابع خبری در ایران، خانواده حسین خضری روز پنچشنبه پانزده دی موفق به ملاقات با وی در زندان ارومیه شدند. برادر حسین خضری ضمن اعلام این مطلب گفت: "روز گذشته مسئولان فضای ملاقات را طوری تدارک دیده بودند که گویی آخرین ملاقات ما با حسین هست. آن ها حتی گفتند که ما حسین را به مکان دیگری منتقل می کنیم و شما دیگر او را نخواهید دید."

ظاهرا حسین خضری در روزهای اخیر بعد از انتقال از بند،  در قرنطینه ی زندان مرکزی ارومیه نگه داری شده است.  خانواده ی خضری پس از این ملاقات از سرنوشت و محل نگهداری حسین کاملا بی اطلاع هستند . برادر این زندانی محکوم به اعدام احتمال می دهد که وی را به "تهران" منتقل کرده باشند. حسین خضری، یکشنبه، دوم دی از بند خارج و به مکان نامعلومی انتقال یافته بود. با توجه به تایید حکم اعدام این زندانی سیاسی کرد و ارجاع پرونده اش به اجرای احکام، وی در آستانه اعدام قرار گرفته است.

سرنوشت نامعلوم یک استاد دانشگاه در قزوین

رضا ایزدی فارغ التحصیل و محقق دانشگاه آزاد قزوین و استاد دانشگاه غیرانتفاعی غزالی مدتی است که ناپدید شده و تا کنون خبری از ایشان در دست نیست.

البته آقای رضا ایزدی سال گذشته نیز پس از اجتماعات 16 آذر 88 در تهران بازداشت و مدتی را در زندان اوین در بند 209 در بازداشت به سر برده است که با قید وثیقه از زندان آزاد شده بود.

شایان ذکر است که اخیرا، فشارهای رژیم ایران بر قشر دانشجو و استادان دانشگاه بعد از وقایع انتخابات ریاست جمهوری گذشته که با تقلب گسترده رژیم همراه بود، دوچندان شده است.

وضعیت وخیم زندانی محکوم به اعدام در زندان سقز

کمپین حمایت از زندانیان سیاسی و مدنی

وضعیت وخیم رشید آخ کندی زندانی محکوم به اعدام در زندان سقز

رشید آخ کندی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در شرایط امنیتی خاص و تحمیلی مسئولین
زندان قرار گرفته به طوری که از درمان بیماری این زندانی و ملاقات با خانواده
جلوگیری می شود.
رشید آخ کندی که به اتهام محاربه در دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده
از ملاقات با خانواده اش محروم شده است و علی رغم بیماری های مختلف مسئولین
زندان سقز از درمان این زندانی جلوگیری میکنند.
رشید آخ کندی از ناحیه چشم احساس
درد میکند و کلیه های وی نیز عفونت کرده است و تا کنون هیچ مداوایی برای درمان
بیماری های این زندانی لحاظ نشده است.

حضور دوباره خيابانی جنبش سبز با جام ملتهای آسيا

جام ملتهای آسيا زمينه مناسبی را برای حضور خيابانی جوانان طرفدار جنبش سبز مهيا كرده است
پس از هر پيروزی تيم ملی ايران بايد باز به رسم شبهای پيش از انتخابات منتظر كارناوالها آن هم با نماد يا علاماتی خاص بود

از طرفی شادی ملی و هيجان عمومی گسترده پس از هر برد مسولين امنيتی را كاملا آچمز كرده چرا كه نه توان كنترل جمعيت مهيج را دارند و نه مشروعيت آن را

بايد ديد آيا جام ملتهای 2011 كابوسی برای نظام خواهدشد؟

اخبار ضد و نقیض از بازداشت مرتضی حاجی

برخی اخبار حاکی است که مرتضی حاجی وزیر آموزش و پرورش دولت خاتمی، شامگاه ۱۵ دی ماه ٨٩، در منزلش توسط نیرو های امنیتی بازداشت شد.

تارنمای جرس گزارش داده است که برخی منابع در این زمینه گزارش دادند که این خبر موثق بوده و از سوی نزدیکان آقای حاجی تائید شده و او به زندان اوین منتقل شده است.

در همین حال اخبار دیگری حاکی است که مرتضی حاجی بازداشت نشده است.

مرتضی حاجی در دولت اول اصلاحات عهده دار سمت وزارت تعاون و در دولت دوم وزیر آموزش و پرورش شد و پس از اتمام دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، به همراه چند تن از وزرای کابینه، بنیاد باران را پایه گذاری کردند.

حاجی که در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری، از سیاست یکجانبه صداوسیما بشدت انتقاد می کرد، هفتم دی ماه ۱۳۸۸(فردای عاشورای خونین)، در منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و بعد از دو هفته آزاد گردید.


۱۳۸۹ دی ۱۶, پنجشنبه

بازداشت جاسوس زن آمريكايی در ايران

يك جاسوس زن آمريكايي كه به صورت غيرقانوني و از خاك ارمنستان وراد ایران شده بود، دستگير شد.

يك منبع آگاه ضمن تأئيد اين خبر گفت: حدود يك هفته پيش يك جاسوس زن آمريكايي كه نامش "حال تالايان " اعلام شده توسط ماموران گمرگ نوردوز دستگير شد.

اين زن آمريكايي 55 ساله در حالي بدون ويزا از خاك ارمنستان وارد ايران شده بود كه در دندان‌هاي خود تجهيزات فني جاسوسي (ميكروفون) كار گذاشته بود و توسط مأموران امنيتي دستگير شد.

FUNNY video song "Ghamnahme" KHAMENEI RAFSANJANI AHMADINEJAD

Ey Iran (EyIran), سرود ای ایران Darya Dadvar دریا دادور

17 دی 1346 – 7 ژانویه: شهادت جهان پهلوان تختی


 شهادت جهان پهلوان  تختی
شهادت جهان پهلوان تختی
روز 17 دیماه سال 1346 غلامرضا تختی, بلند آوزاه ترین قهرمان ورزشی ایران, توسط ساواک شاه به جرم تسلیم نشدن به خواسته های دربار, به شهادت رسید. جهان پهلوان تختی، قهرمانی بود که در صحنه‌های بین‌المللی ورزش افتخارات بسیاری برای ایران به ارمغان آورد. جهان پهلوان غلامرضا تختی درشهریورماه 1309 در خانی‌آباد تهران متولد شد. تختی در مسابقات جهانی سال 1961 در یوکوهامای ژاپن، پشت همهٌ پهلوانان جهان را به خاک رساند و عنوان جهان پهلوان را از آن خود کرد. کارنامه پرافتخار ورزشی او شامل چهار مدال طلا و هفت مدال نقره است. جهان پهلوان تختی در قیام 15خرداد سال 42، همراه مردم و علیه دیکتاتوری شاه فعالیت داشت. تلاش او در راه کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده بوئین زهرا و فعالیت‌هایش با جوانان مبارز و آیت‌الله طالقانی در راه آزادی مردم ایران، اورا در قلوب همهٌ مردم جا داد. رژیم شاه تختی پرشور و آزاده‌را که محبوب مردم و الگوی ورزشکاران آزادهٌ میهن‌مان بود در روز هفدهم دیماه 1346، به شهادت رساند. مسئول شورای ملی مقاومت در پیامی به مناسبت سالگرد شهادت جهان‌پهلوان تختی گفته است: 'سنّت رادمردانه و مردم‌گرایانهٌ جهان پهلوان تختی که همچون بسیاری از نام‌دارترین پهلوانان تاریخ ما از مردم‌گرایی و شجاعت و عرفان مولای متّقیان علیع الهام گرفته، همچنان در جامعهٌ ورزشکاران و قهرمانان ورزشی ما پایدار مانده است .

آفتابکاران جنگل

said soltanpour با کشورم چه رفته است

iran 30 khordad said soltanpour_irannewsreport.wmv

Vigen-خواننده : ویگن. آخ دلم تنگه

این تحفه که احمدی‌نژاد است، شعری از اسماعیل خوئی

دستگيري وضرب وشتم دو جوان به جرم مخالفت با طرح يارانه ها


دستگيري







دو جوان در حالي كه در تاكسي در حال صحبت و بيان مخالفت خود با طرح يارانه ها بودند, دستگير شدند.
به گفته يك راننده تاكسي در كرج دو جوان در تاكسي از مترو فرديس كرج به سمت گوهردشت در حرکت بودند و در حال بحث برسر يارانه ها و گراني اجناس بودند كه فرد ديگري در تاكسي از راننده درخواست مي كند تا مسيري كه او موردنظرش است را برود. بنا به گفته او راننده از ميدان سپاه عبور مي كند كه محل استقرار سپاه در كرج است؛ همان جا اين فرد از راننده خواهش مي كند كه توقف كند و آن دو جوان را از همان داخل تاكسي دستگير مي كنند و به داخل مقر سپاه مي برند.
در نهايت با وساطت راننده اين دو جوان آزاد مي شوند اما تا 15دقيقه اي كه هنوز آزاد نشده بودند, هدف كتك و ضرب و شتم و توهين قرار مي گيرند.

جزئیات بیشتری در باره حکم اعدام شهروند ایرانی – هلندی

زهرا بهرامی شهروند ایرانی هلندی که در پی وقایع عاشورای گذشته بازداشت شد به اعدام محکوم شده است.
ژینوس شریف رازی، وکیل زهرا بهرامی با تایید دریافت حکم اعدام موکل‌اش به کمیته گزارشگران حقوق بشر گفت: «پرونده‌ی موکلم در دو قسمت مورد بررسی قرار گرفته بود. یک بخش از پرونده مربوط به وقایع روز عاشورا بود که هنوز در این رابطه دادگاهی برای وی تشکیل نشده و به تبع آن حکمی نیز در این خصوص صادر نشده است. اما حکم اعدام در خصوص بخش دوم این پرونده بوده است که مربوط به جرایم مواد مخدر است. در تفتیش منزل موکلم مقداری مواد مخدر کشف شده که از ۳۰ گرم بیشتر بوده است و با توجه به این که بر اساس قانون حکم نگهداری بیش از این مقدار مواد مخدر اعدام است، دادگاه وی را در این بخش محکوم به اعدام کرده است.»

شریف رازی همچنین گفت که امکان ارائه درخواست تجدید نظر برای خانم بهرامی نیز وجود ندارد. وی تنها راه نجات خانم بهرامی را پاسخ مثبت کمیسیون عفو و بخشودگی دانست و گفت: «پرونده‌های مربوط به مواد مخدر، پس از بررسی در دادگاه به دادستانی کل ارجاع می‌شود و پس از آن به دایره‌ی اجرای حکم ابلاغ می‌شود. تنها امید ما در این مرحله دریافت پاسخ مثبت از کمیسیون عفو و بخشودگی است.»

زهرا بهرامی، شهروند ایرانی – هلندی، یکی از بازداشت‌شدگان حوادث روز عاشورای سال گذشته است که روز ۲۵ مردادماه گذشته توسط قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به محاربه متهم شد. اتهامات وی در این دادگاه «اقدام علیه امنیت، تبلیغ علیه نظام، محاربه و عضویت در گروه غیر قانونی انجمن پادشاهی» عنوان شده بود.


جان پنج دانشجوی بازداشت شده یاسوج در خطر است

درپی واقعه مشکوک قرآن سوزی در دانشگاه یاسوج، که در تاریخ ۱۴ آذر امسال به وقوع پیوسته است، چهار تن از دانشجویان این دانشگاه کماکان در بازداشت به سر می برند.

به گزارش دانشجونیوز، در تاریخ ۱۴ آذر ماه امسال و دو روز مانده به برگزاری مراسم ۱۶ آذر، در حرکتی مشکوک تعدادی قرآن سوخته در خوابگاه های دانشجویی توزیع گردید و موجبات استقرار فضای امنیتی و پادگانی را در دانشگاه یاسوج فراهم آورد.

بنابرگزارشات ارسالی، از عوامل این حرکت مشکوک تا کنون خبری به دست نیامده است و تنها تعدادی از دانشجویان بی گناه این دانشگاه به منظور توجیه افکار عمومی دانشگاه بازداشت شده اند. اما قاطبه دانشجویان دانشگاه معتقدند که این عمل غیراخلاقی توسط تعدادی غیردانشجو با نیاتی شوم انجام شده است و ریشه اصلی جریان را می بایست در جریانات خارج از دانشگاه جست.

در فیلم ها و عکس های ارسال شده به دانشجونیوز، قرآن سوخته شده و تجمع عموم دانشجویان در محکومیت این حرکت به تصویر در آمده است. نکته جالب توجه اینجاست که طراحان این سناریو برای انحراف افکار عمومی و ارتباط دادن این اقدام با دانشجویان آزادی خواه دانشگاه، تکه ای از کاغذ، که بر آن عبارت "درود بر آزادی" حک شده است، را بر یکی از قرآن های سوزانده شده چسبانده اند.

این در حالی است که هر کسی که اندکی با فضای دانشگاه های ایران و فعالیت سیاسی در آن آشنا باشد، این حرکت زشت را نه تنها به منفعت حرکت های آزادی خواهانه نمی داند بلکه آنرا دادن بهانه ای به دست عده ای می داند تا مجددا قرآن ها بر نیزه کنند و فریاد دروغین وا اسلاما سر دهند و به بهانه دفاع از دین فرصت تنفس سیاسی را از دانشجویان بگیرند.

پس از قریب گذشت یک ماه از این رویداد، دانشجویان بازداشتی در بازداشتگاه های اطلاعات مورد بازجویی و شکنجه های روانی و جسمی شدید قرار گرفته اند. پس از مراجعه ی خانواده هایشان به نهاد های امنیتی و قضائی،  این نهاد ها از محل نگهداری این دانشجویان اظهار بی اطلاعی کرده اند و حتی پس از اعتراض اعضا خانواده یکی از بازداشت شدگان، آنان را  بازداشت کرده اند و از محل نگهداری ایشان نیز تاکنون هیچ اطلاعی به دست نیامده است. گمانه زنی می شود که در حال حاضر بازداشت شدگان به اطلاعات مرکزی در تهران منتقل شده اند. اسامی دانشجویان بازداشت شده بدین قرار است: مرجان علیزاده و مریم بازیار(دانشجویان رشته زبان انگلیسی)، سارا رحیمی، سحر زیدونی و علی پور (دانشجویان دانشکده فنی)

پیش از این برخی از سایت های امنیتی اخبار مربوط به قرآن سوزی در دانشگاه یاسوج را پوشش دادند ولی بلافاصله اصل ماجرا توسط مسئولین دانشگاه یاسوج تکذیب شد و سایت های حکومتی از انتشار اخبار مربوط به آن منع شدند. اما از آن زمان تاکنون در مورد سرنوشت دانشجویان بازداشت شده هیچ خبری منتشر نشده است. بی خبری از وضعیت دانشجویان بازداشت شده و نیز سکوت خبری در مورد وضعیت ایشان نگرانی جدی را در مورد سلامتی و آنان فراهم کرده است. به ویژه آنکه بلافاصله بعد از این واقعه بسیج دانشجویی و نیز نهادهای مرتبط با نهادهای امنیتی درخواست اعدام توهین کنندگان به مقدسات را مطرح  کرده اند.

این واقعه به جهات بسیاری به سناریو "جعل نشریات دانشجویی پلی تکنیک" شباهت دارد. واقعه ای که در آن نشریات دانشجویی منتقد توسط عوامل بسیج و با همکاری گروهی محفلی در "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" جعل شد و مطالبی به ظاهر توهین آمیز به مقدسات در آنان درج گردید. در آن زمان نیز بلافاصله برخی از محفل های نیمه خودسر در بسیج و نهادهای امنیتی اقدام به مکاتبه برای اخذ حکم ارتداد مدیران مسئول نمودند که با هوشیاری مراجع تقلید و بالاخص مرحوم  آیت الله منتظری از نیات شوم خود بازمانند.

در تاریخ ۱۶ آذر امسال وب سایتی تحت عنوان "پایگاه خبری-تحلیلی دانشجونیوز" اولین سایت منتشر کننده این خبر، که منتسب به نهادهای امنیتی است، در این زمینه نقل کرده بود: " در جدیدترین این تحرکات از دانشگاه یاسوج خبر می رسد که افرادی به صورت شبانه اقدام به توزیع قرآن های نیم سوخته ای در ۴ خوابگاه دخترانه دانشجویان این دانشگاه نموده اند که درون هر یک از این قرآن ها یک کارت تبریک که بر روی آن عبارت"روز دانشجو گرامی باد" و عباراتی در توهین به قرآن مجید و حمایت از فرقه ضاله سبز نوشته شده، قرار گرفته است." 

لازم به ذکر است که وبسایت دانشجونیوز با آدرس daneshjonews.com توسط نهادهای امنیتی اداره می شود و هیچ ارتباطی با وب سایت مستقل دانشجونیوز به آدرس daneshjoonews.com ندارد.

هدفمندی یارانه ‌ها مرده را زنده کرد

سایت شمال نیوز نوشت: علی خلیلی نتاج ساکن بابلسر که متولد چهارم تیرماه 1319 هجری شمسی است و اکنون یک همسر 6 فرزند و 14 نوه دارد پس از اینکه یارانه نقدی به حسابش واریز نشد برای پیگیری به اداره ثبت احوال مراجعه مي‌کند که در آنجا متوجه مي‌شود 70 سال قبل تنها 4 ماه پس از تولد فوت کرده است.

این شهروند در گفت‌وگو با شمال نیوز گفت: در برگه ثبت احوال تاریخ فوت آبان 1319 و علت فوت ایست قلبی ثبت شده است. در حالی که این فرد کارت ملی و شناسنامه رسمي ‌ثبت احوال را در اختیار دارد و در سال‌های گذشته نیز چند بار به سفرهای زیارتی مکه، سوریه و کربلا نیز مشرف شده است. به گفته علی خلیلی نتاج، او با مراجعه به محاکمه قضایی تقاضای رسیدگی به پرونده و بازگشت به آمار افراد زنده کشور را کرده است که پرونده در دست رسیدگی قرار دارد.

یک زن روزنامه نگار کلیه اش را به علت فقر می فروشد

یک روزنامه نگار زن، که حدود 10 سال سابقه کار دارد، برای فروش کلیه اش آگهی داده و علت آن را فقر و عدم توانایی پرداخت هزینه های زندگی اعلام کرد.
این روزنامه نگار که نخواست نامش فاش شود، در این رابطه اظهار داشت: حدود ده سال است که پس از فوت پدرو ازدواج مجدد مادرش به تنهایی زندگی می‌کند. در این ده سال انتشار هیچیک از روزنامه‌هایی که در آن قلم زده ادامه‌دار نبوده است. در تمام سال‌هایی که به حرفه روزنامه نگاری مشغول بوده، بیمه نبوده است و حالا هم هیچ مرجعی نیست که بتواند از آن وام بگیرد.
وی که تنها زندگی می کند، افزود که با افزایش هزینه اجاره بها و ودیعه منزل رو به رو است و این یکی از جدی‌ترین مشکلات وی است. افزون بر آن، وی از فروردین سال جاری حدود شش ماه بیکار بوده و از همکاران پول قرض کرده است که باید پس بدهد.
این زن روزنامه نگار که در کار خود تخصص دارد و دارای سابقه کار است، در پایان اظهار داشت که پس از پرداخت بدهی‌ها، اکنون برای پرداخت ودیعه منزل "آه در بساط" ندارد و تصریح کرد که می خواهد روی پای خود بایستد و تن به آنچه که مخالف اعتقاداتش است، ندهد.
شایان ذکر است که پس از توقیف هر روزنامه و نشریه‌ای در ایران ده‌ها تن از روزنامه نگاران و کادر فنی آن بیکار می شوند.

۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

محکومیت خانواده یک روحانی منتقد به حبس و تبعید

عضای خانواده یک زندانی سیاسی سابق در یک بازداشت جمعی مجموعا به هجده و نیم سال حبس تعزیری و 10 سال تبعید به خلخال محکوم شدند.
 حجت السلام علی عبادی جامخانه 61 ساله و از زندانیان سیاسی دهه 50 که پیشتر سابقه بازداشت در دهه 60 را نیز داراست به همراه دو فرزند و دامادش مجموعا به هجده و نیم سال حبس تعزیری و 10 سال تبعید به زندان خلخال محکوم شدند.

این روحانی منتقد حکومت در 20 فروردین ماه سال 88 توسط ماموران وزارت اطلاعات مشهد به همراه دختر، پسر و دامادش بازداشت و به اداره اطلاعات منتقل شد.

نامبرده پس از تحمل 300 روز انفرادی توام با شکنجه های روحی و جسمی به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد.

دادگاه انقلاب مشهد در تیرماه سالجاری وی را به 6 سال حبس تعزیری و 10 سال تبعید به شهرستان خلخال محکوم کرد و حکم مذکور در آبان ماه 89 به وی در زندان ابلاغ شده است.

دختر، پسر و داماد نامبرده نیز به ترتیب با تحمل یک، دو و سه ماه انفرادی به ترتیب به سه سال و نیم، سه سال و شش سال حبس تعزیری محکوم شدند که پس از تودیع وثیقه سنگین به صورت موقت از زندان آزاد شدند.

شاخ گاو

16نفر در اهواز اعدام شدند

در روزهاي گذشته 16 قاچاقچي مواد مخدر در خوزستان اعدام شده‌اند.

بر اساس قانون جديد مبارزه با مواد مخدر كه از روز 14 دي اجرايي مي‌شود، قاچاقچيان مواد مخدر صنعتي، به‌ويژه شيشه اعدام مي‌شوند.
به نوشته «تهران امروز»، معاون دادستان اهواز در جمع خبرنگاران گفت: قانون جديد مبارزه با مواد مخدر كه به تازگي ابلاغ شده، از روز ـ 14 دي‌ ـ لازم‌الاجراست و بر اساس اين قانون، تهيه و توزيع مواد مخدر شيشه مجازات اعدام دارد.

فرهادي‌راد افزود: در روزهاي گذشته 16 قاچاقچي مواد مخدر در خوزستان اعدام شده‌اند و بعد از اين نيز با قاچاقچيان برخورد جدي خواهد شد.

رقص دوپا لري

Lori Music (Madar) ترانه لری دی

ساعت طغيان

گفتگوهای اتمی در ژنو

https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjFLxtRhKkaWETJcd0o7_CIeMZ2xfI-1IKEgImQ92Ivj8H4b0I-sYhO6VJI2oae7tuWFmgdwJwffkHtAYwZhcgg5bvq3bcRZOch1DGPN-0YmKjQebn1DTPY9kvPcfpENzXXUVw6VhlrwcnM/s1600/mozakereye+jeneva.JPG

بی خبری از وضعیت حسن جولانی، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران

حسن جولانی نابغه ریاضی و شاگرد اول دانشگاه دانشکده ریاضی دانشگاه تهران که تاکنون ١٢ مقاله بین المللی نوشته است، از روز ١١ آبان ماه امسال که توسط ماموران لباس شخصی درخیابان ١۶آذر (درب غربی دانشگاه) ربوده شده، تا کنون در وضعیت نامشخصی به سر می برد.
به گزارش دانشجو نیوز، این دانشجوی نخبه که از ۴ دانشگاه برتر ریاضی جهان دعوت نامه دارد، پیش از این یک بار در تاریخ ۱۶ آذر سال ۸۸ دستگیر و بعداز ۴ ماه اسارت آزاد شده بود.
گفتنی است که حسن جولانی که در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل میکرد، تاکنون بارها از طرف وزارت اطلاعات مورد تهدید وآزار قرار گرفته بطوریکه مانع امتحان او برای ادامه تحصیل در رشته دکترای ریاضی شدند.