قیام 22 بهمن سال 1357 |
گر منم مام وطن را فرزند میخورم با همه قلبم سوگند
میکشم از دهن گرگ برون انقلابی که به سرقت بردند.
انقلاب!… انقلاب!… ای که خورشید تو در تقدیر است
آنچنان منتظرم در ره شوق که اگر زود بیایی دیر است.
گنج ما بود همان نوبهاری که دمید
دست دجال زمان برگ و بارش را چید
اینک اینجا من و باز این سوگند شیخ را میگسلم بند از بند
تا کشم از دهن دزد برون انقلابی که به سرقت بردند
انقلاب!… انقلاب! ای که خورشید تو در تقدیر است
آنچنان منتظرم در ره شوق که اگر زود بیایی دیر است.
آریای گنج وطن ای بهمن ما گذشتیم ز صدها اسفند
تا برآریم بهارانی را تا نشانیم به لبها گلخند
میکشم از دهن گرگ برون انقلابی که به سرقت بردند.
انقلاب!… انقلاب!… ای که خورشید تو در تقدیر است
آنچنان منتظرم در ره شوق که اگر زود بیایی دیر است.
گنج ما بود همان نوبهاری که دمید
دست دجال زمان برگ و بارش را چید
اینک اینجا من و باز این سوگند شیخ را میگسلم بند از بند
تا کشم از دهن دزد برون انقلابی که به سرقت بردند
انقلاب!… انقلاب! ای که خورشید تو در تقدیر است
آنچنان منتظرم در ره شوق که اگر زود بیایی دیر است.
آریای گنج وطن ای بهمن ما گذشتیم ز صدها اسفند
تا برآریم بهارانی را تا نشانیم به لبها گلخند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر