نخستین دادستان انقلاب در پی بازداشت فرزند و نوهاش و نحوه برخورد با آنان نامه ای سرگشاده خطاب به وزیر اطلاعات نوشت و از نبودن استقلال در قوه قضاییه ابراز نگرانی و تاسف کرد.
به گزارش کلمه او در این نامه تاکید کرده که در هر کجای دنیا برای دستگیری متهمین حکم قضایی نشان می دهند اما در ایران دیگر چنین حکمی نشان داده نمی شود و ماموران هر رفتاری که بخواهند انجام می دهند. مهدی هادوی در این نامه خطاب به مصلحی نوشته است: آقای وزیر آیا میدانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت "من به تهمت می گیرم". آیا شما نیز به تهمت میگیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوهام را بردند و به او گفتند می خواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم؟ آقای وزیر دنبال چه هستید؟
محمد امین هادوی فرزند اولین دادستان انقلاب روز جمعه ۲۳ مهر از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی برده شد است. محمد امین هادوی فعال اقتصادی بخش خصوصی و دارنده چندین عنوان مقاله در مباحث اقتصادی است.
سه شنبه ۲۴ آبان نیز شفیق هادوی فرزند محمد امین هادوی و نوه نخستین دادستان انقلاب بازداشت شد. مهدی هادوی رئیس دادگستری شهر قم در سال ۱۳۴۲ بود که حاضر نشد حکم تبعید امام خمینی را امضا کند و به همین دلیل از دادستانی قم برکنار و به تهران منتقل شد. او پس از انقلاب به دلیل اطمینان بنیانگذار جمهوری اسلامی به او به عنوان نخستین دادستان انقلاب منصوب شد و مدتی نیز عضو شورای نگهبان قانون اساسی بود. هادوی همچنین در تاسیس بسیج عشایر نقش داشته و پسرش نیز که اکنون در بازداشت به سر می برد از فرماندهان مورد علاقه شهید چمران در جنگ بوده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین مصلحی وزیر محترم اطلاعات
من تنها دادستان کل انقلاب ایران هستم که علیرغم میل باطنی خود به این سمت منصوب شدم. امام در جواب کسانی که برای دیگری حکم نوشته و پهلوی ایشان آورده بودند گفت: "من فقط هادوی را قبول دارم". بعد از دو ماه و نیم بخاطر آخرت خویش و هول المطلع تقاضا کردم دیگری را به این سمت بگمارند که پس از چهل روز پذیرفته شد.
آقای وزیر اطلاعات، این مناصب غنیمت نیست، آزمون آخرت است که کفر را میپسندید یا ایمان را که گروهی این ، گروهی آن پسندند.
چند روز پیش به همراه خانوادهام برای ملاقات با شما و برای اطلاع از حال فرزندم محمد امین هادوی؛ که فرمانده مورد علاقه دکتر چمران و از فرماندهان ستاد بسیج عشایر خوزستان بود که خود آنرا تاسیس کرده بودم؛ به آن وزارتخانه مراجعه کردم. بعد از یکساعت و نیم کسی آمد که جوابی بدهد. گفت نگران نباشید. قاضی باید در اینباره تصمیم بگیرد و ما مجری هستیم. او گمان میکرد من از کره مریخ آمدهام و از وضع دستگاه قضایی خبر ندارم که مسئول سابقش این دستگاه را بدترین دستگاه قضایی جهان و قضاتش را بدترین قضات و بنابراین احکامش را بدترین احکام میدانست. در سال ۸۰ وی این دستگاه را قابل مقایسه نه با کشورهای پیشرفته بلکه با کشورهای جهان سوم نیز ندانست. (روزنامه نوروز ۱۳۸۰/۱۱/۲۰ ص ۱۶)
این وضع دستگاه قضایی است و قاضی در این دستگاه مامور اجراست. نه تنها مامور اجرای شما که قدرت دارید بلکه حتی مامور اجرای بخش خصوصی است. من نامهای که برای یکی از علماء فرستادهام به پیوست میفرستم تا ببینید در یک پرونده حکم قبل از وقوع واقعه صادر گردیده است، در پروندهای دیگر قاضی برای تبرئه دکتر جاسبی چهار دروغ مینویسد و در پروندهای صورت جلسه سران سه قوه را دلیل برائتش میداند در صورتیکه صورتجلسه مزبور نظر کمیسیون ماده ۵ است. چنین قضاتی هر که را شما متهم کنید محکوم میکنند و مسئولیت زندانی شدن و محکومیتش به عهده شماست. به دستور شما عدهای مسلمان و مومن در زندان هستند. شنیدهام اخیرا برخی را به جرم نماز خواندن غیر قانونی! گرفتهاید. آیا از خدا پروا نمیکنید؟
در سنن ابن ماجه (حدیث ۳۹۳۲) حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که آن حضرت به کعبه گفت : “حرمت مومن از تو بیشتر است، مالش و خونش و اینکه جز به خوبیش گمان نبریم”.
آقای وزیر اطلاعات، هیچ دولتی نمیتواند مملکت را یواشکی و دزدانه اداره کند. تشکیلات رسمی نمیباید مانند دزدان مسلح و آدم ربایان عمل کند. دیروز فرزندم از کسانی که دارای لباس نامناسب بودند و نوهام را بازداشت کرده بودند حکم قانونی برای ورود و بازرسی خواست. آنها با استهزا گفتند به ایشان نشان دادهایم و نوهام را نشان دادند و او که رنگش پریده بود و معلوم بود چه نشانش دادهاند، سرش را پایین انداخت و به زمین نگاه کرد و بدون حکم برای بازرسی وارد شدند.
فرستادن اشخاص با این وضع باعث میشود تا شیادان نیز به همین گونه مراجعه کرده، مردم را گروگان گرفته و اخاذی کنند. مگر وزارت اطلاعات ارگان رسمی نیست. چرا اقدام به دستگیری دزدکی میکنند و هیچ اطلاعی به کسانش نمیدهند. هویت زندانیان گوانتانامو و ابوغریب مشخص بود ولی در اینجا معلوم نیست چه کسی میگیرد چرا میگیرد و بکجا میبرد. آیا بازداشت کنندگان مامور رسمی هستند یا شیادان؟ چرا از نشان دادن حکم قضایی ابا دارند؟ ما که میدانیم قضات مامورند و تمایل شما را برآورده میکنند. پس چرا حکمشان را نشان نمیدهید. بنظرم برای نشان دادن این واقعیت است که دستگاه قضا هیچکاره است و ماموران شما هر کاری بخواهند میتوانند بکنند.
آقای وزیر آیا میدانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت “من به تهمت میگیرم”. آیا شما نیز به تهمت میگیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوهام را بردند و به او گفتند میخواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم. آقای وزیر دنبال چه هستید؟ و ما هو التسکین ان للبیت ربّاً
مهدی هادوی
————–
(۱)دیگران بعد از اعلام جمهوری اسلامی منصوب شدند و دادستان انقلاب جمهوری اسلامی ایران بودند
به گزارش کلمه او در این نامه تاکید کرده که در هر کجای دنیا برای دستگیری متهمین حکم قضایی نشان می دهند اما در ایران دیگر چنین حکمی نشان داده نمی شود و ماموران هر رفتاری که بخواهند انجام می دهند. مهدی هادوی در این نامه خطاب به مصلحی نوشته است: آقای وزیر آیا میدانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت "من به تهمت می گیرم". آیا شما نیز به تهمت میگیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوهام را بردند و به او گفتند می خواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم؟ آقای وزیر دنبال چه هستید؟
محمد امین هادوی فرزند اولین دادستان انقلاب روز جمعه ۲۳ مهر از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده و به مکان نامعلومی برده شد است. محمد امین هادوی فعال اقتصادی بخش خصوصی و دارنده چندین عنوان مقاله در مباحث اقتصادی است.
سه شنبه ۲۴ آبان نیز شفیق هادوی فرزند محمد امین هادوی و نوه نخستین دادستان انقلاب بازداشت شد. مهدی هادوی رئیس دادگستری شهر قم در سال ۱۳۴۲ بود که حاضر نشد حکم تبعید امام خمینی را امضا کند و به همین دلیل از دادستانی قم برکنار و به تهران منتقل شد. او پس از انقلاب به دلیل اطمینان بنیانگذار جمهوری اسلامی به او به عنوان نخستین دادستان انقلاب منصوب شد و مدتی نیز عضو شورای نگهبان قانون اساسی بود. هادوی همچنین در تاسیس بسیج عشایر نقش داشته و پسرش نیز که اکنون در بازداشت به سر می برد از فرماندهان مورد علاقه شهید چمران در جنگ بوده است.
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
حجت الاسلام و المسلمین مصلحی وزیر محترم اطلاعات
من تنها دادستان کل انقلاب ایران هستم که علیرغم میل باطنی خود به این سمت منصوب شدم. امام در جواب کسانی که برای دیگری حکم نوشته و پهلوی ایشان آورده بودند گفت: "من فقط هادوی را قبول دارم". بعد از دو ماه و نیم بخاطر آخرت خویش و هول المطلع تقاضا کردم دیگری را به این سمت بگمارند که پس از چهل روز پذیرفته شد.
آقای وزیر اطلاعات، این مناصب غنیمت نیست، آزمون آخرت است که کفر را میپسندید یا ایمان را که گروهی این ، گروهی آن پسندند.
چند روز پیش به همراه خانوادهام برای ملاقات با شما و برای اطلاع از حال فرزندم محمد امین هادوی؛ که فرمانده مورد علاقه دکتر چمران و از فرماندهان ستاد بسیج عشایر خوزستان بود که خود آنرا تاسیس کرده بودم؛ به آن وزارتخانه مراجعه کردم. بعد از یکساعت و نیم کسی آمد که جوابی بدهد. گفت نگران نباشید. قاضی باید در اینباره تصمیم بگیرد و ما مجری هستیم. او گمان میکرد من از کره مریخ آمدهام و از وضع دستگاه قضایی خبر ندارم که مسئول سابقش این دستگاه را بدترین دستگاه قضایی جهان و قضاتش را بدترین قضات و بنابراین احکامش را بدترین احکام میدانست. در سال ۸۰ وی این دستگاه را قابل مقایسه نه با کشورهای پیشرفته بلکه با کشورهای جهان سوم نیز ندانست. (روزنامه نوروز ۱۳۸۰/۱۱/۲۰ ص ۱۶)
این وضع دستگاه قضایی است و قاضی در این دستگاه مامور اجراست. نه تنها مامور اجرای شما که قدرت دارید بلکه حتی مامور اجرای بخش خصوصی است. من نامهای که برای یکی از علماء فرستادهام به پیوست میفرستم تا ببینید در یک پرونده حکم قبل از وقوع واقعه صادر گردیده است، در پروندهای دیگر قاضی برای تبرئه دکتر جاسبی چهار دروغ مینویسد و در پروندهای صورت جلسه سران سه قوه را دلیل برائتش میداند در صورتیکه صورتجلسه مزبور نظر کمیسیون ماده ۵ است. چنین قضاتی هر که را شما متهم کنید محکوم میکنند و مسئولیت زندانی شدن و محکومیتش به عهده شماست. به دستور شما عدهای مسلمان و مومن در زندان هستند. شنیدهام اخیرا برخی را به جرم نماز خواندن غیر قانونی! گرفتهاید. آیا از خدا پروا نمیکنید؟
در سنن ابن ماجه (حدیث ۳۹۳۲) حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که آن حضرت به کعبه گفت : “حرمت مومن از تو بیشتر است، مالش و خونش و اینکه جز به خوبیش گمان نبریم”.
آقای وزیر اطلاعات، هیچ دولتی نمیتواند مملکت را یواشکی و دزدانه اداره کند. تشکیلات رسمی نمیباید مانند دزدان مسلح و آدم ربایان عمل کند. دیروز فرزندم از کسانی که دارای لباس نامناسب بودند و نوهام را بازداشت کرده بودند حکم قانونی برای ورود و بازرسی خواست. آنها با استهزا گفتند به ایشان نشان دادهایم و نوهام را نشان دادند و او که رنگش پریده بود و معلوم بود چه نشانش دادهاند، سرش را پایین انداخت و به زمین نگاه کرد و بدون حکم برای بازرسی وارد شدند.
فرستادن اشخاص با این وضع باعث میشود تا شیادان نیز به همین گونه مراجعه کرده، مردم را گروگان گرفته و اخاذی کنند. مگر وزارت اطلاعات ارگان رسمی نیست. چرا اقدام به دستگیری دزدکی میکنند و هیچ اطلاعی به کسانش نمیدهند. هویت زندانیان گوانتانامو و ابوغریب مشخص بود ولی در اینجا معلوم نیست چه کسی میگیرد چرا میگیرد و بکجا میبرد. آیا بازداشت کنندگان مامور رسمی هستند یا شیادان؟ چرا از نشان دادن حکم قضایی ابا دارند؟ ما که میدانیم قضات مامورند و تمایل شما را برآورده میکنند. پس چرا حکمشان را نشان نمیدهید. بنظرم برای نشان دادن این واقعیت است که دستگاه قضا هیچکاره است و ماموران شما هر کاری بخواهند میتوانند بکنند.
آقای وزیر آیا میدانید هنگامی که ابن زیاد وارد کوفه شد گفت “من به تهمت میگیرم”. آیا شما نیز به تهمت میگیرید یا با دلیل و مدرک؟ فردای روزی که پسرم را گرفتند، نوهام را بردند و به او گفتند میخواهی الان برویم و جاسبی را کتک بزنیم. آقای وزیر دنبال چه هستید؟ و ما هو التسکین ان للبیت ربّاً
مهدی هادوی
————–
(۱)دیگران بعد از اعلام جمهوری اسلامی منصوب شدند و دادستان انقلاب جمهوری اسلامی ایران بودند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر