امروز یازدهمین سالگرد 18 تیر 78 است. روزی که صبر دانشجویان به سر آمد و بستن روزنامه "سلام" بهانه ای شد تا سیل خشم خروشان لبریز شده آنها از دیوارهای دانشگاه عبور کرده و به خیابانها سرازیر شود.
دانشجویان دانشگاه ها به امواج مردم به جان آمده پیوستند و آسفالت خیابانها در زیر گامهای مصمم آنها داغ شد. فریادهایی که سالهای زیادی فرو خورده شده بود، از حنجره ها فوران کرد و به یکبار رژیم با سیل خروشانی روبرو شد که مدتها در پشت سد سانسور و سرکوب متراکم کرده بود. دولت محمد خاتمی، مدعی اصلاحات، قانون مداری و جامعه مدنی نه تنها این اعتراضات را برنتافت بلکه، چشم بر اوباشان سازمان یافته ای که برای به خون کشیدن دانشگاه گسیل شده بودند بست. اراذل حکومتی به کوی دانشگاه حمله ور شدند و دانشجویان را به خاک و خون کشیدند. این تنها در تهران نبود که دانشجویان مورد یورش وحشیانه قرار گرفتند بلکه، در تبریز نیز اوباش شبه نظامی تحت حمایت نیروهای انتظامی به دانشجویان حمله ور شده و صدای اعتراض آنها را به فجیع ترین شکل ممکن خفه کردند.
یازده سال پس از این فاجعه خونبار هنوز مسببان آن بر کسی معلوم نیست، هنوز هر وقت که حکومت اراده می کند گله های اوباش خود را به دانشگاه ها یا کوی دانشجویان می فرستند و سرکوبی هار را به وسیله آنها به انجام می رساند بدون اینکه مسوولیت آنرا به عهده بگیرد. هر فرد حکومتی از احمدی نژاد تا علی خامنه ای، از نمایندگان مجلس آخوندها تا مدعیان دروغین حقوق انسانها، برای دانشجویان اشک تمساح می ریزند و حمله به آنها را به ارواح نادیده و ناشناخته نسبت می دهند بدون اینکه قدمی در راه شناسایی این اوباشان وابسته بردارند.
امروز نه تنها دانشجویان بلکه، مردم کوچه بازار نیز از هویت این گله های اوباش با خبرند. حاشا کردن حکومت و تشکیل کمیته حقیقت یاب و تیم های تحقیقاتی و ... تنها برای وقت گذراندن و ایز گم کردن است. نه تنها این تحقیقات حکومتی تا کنون نتیجه نداده است بلکه در انتها علیه سرکوب شدگان و دانشجویانی که جان خود را از دست داده و یا در اثر ضرب و شتم نقص عضو شدند، بیانیه شداد و غلاظ صادر کردند. پرداخت مقدار ناچیزی پول در ازای نقص عضو یک دانشجو نه تنها هتک حرمت دانشجو بلکه، لگدمالی حقوق انسانی ای است که به خیال حکومت می شود آنرا با چند سکه دزدیده شده از اموال عمومی سودا کرد. و این گونه مسببان این فجایع راست راست راه می روند و برای ادامه سرکوب و داغ درفش مردم نقشه می کشند.
در سالگرد 18 تیر به دانشجویان و زنان و مردانی که با گذشتن از جان و جسم خود چهره دژخیمان ولایت فقیه را در پیش چشم افکار عمومی عریان کردند درود می فرستیم. هنوز تشکیل یک کمیته حقیقت یاب برای رسیدگی به این فاجعه می تواند عوامل پشت پرده آنرا بیش از گذشته به روی صحنه براند و خواستی حقوقی و عملی است. آمران و عاملان فجایع 18 تیر باید به دادگاه کشانده شده و در پیش چشم مردمی که حقوق آنان پایمال شده محاکمه عادلانه شوند. تنها با محاکمه عادلانه مسببان چنین فجایعی می شود از تکرار آن جلوگیری کرد. انجام این مهم هم شدنی نیست مگر در شرایطی دموکراتیک و در دستگاه قضاییه ای عادلانه که در رژیم ولایت فقیه چنین چیزی غیر ممکن است. پس شرط اولیه چنین امری روفتن رژیم جانی و سرکوبگر ولایت از صحنه کشور و بر قراری رژیمی دموکراتیک است تا شرایط برای بسیاری از کارها از جمله تشکیل دادگاهی عادلانه و بی طرف برای رسیدگی به فجایعی همچون 18 تیر فراهم شود.
جعفر پویه
ما آمده ایم تا همنوا با میلیونها ایرانی در صحنه مبارزه با دجالان دین فروش حاکم بر میهن مان با شیوه و راهی که شیفتگان عزت و شرف و مبارزین راه آزادی راهگشا و پیشگام آن بوده ، دست در دست هم نهیم به مهر و طرحی نو در اندازیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر