۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

علی برخیز

ان الحسين مصباح اهدي و سفينه النجاه
ميان ظهر عاشورا يزيد خفته دوران
ز گور كهنه اش برخاست
به قصد قتل دلداران
گناه ملت ما چيست
بجز فرياد آزادي
خداوندا تو شاهد باش
به هتك حرمت انسان
علي برخيز و باطل كن
بساط اين دغلبازان
كه اينان جامه حق را
بپوشاندن تن انسان
اللهم كل وليك حجت بن الحسن صلواتك عليك و علي غير
محرم غرقه در خون شد
بدست لشكر شيطان
خوارج در لباس دين
به روي نيزه ها قرآن
حلول روح دجال است
در اين شب راهه مرموز
خدايا آفتابت را
بتا بان بر سر ايران
علي....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر